پنجشنبه، بهمن ۱۵، ۱۳۸۸

سياستهاي امريكا بر عليه شاه زمينه انقلاب اسلامي را پديد آورد

سياستهاي امريكا بر عليه شاه زمينه انقلاب اسلامي را پديد آورد


تاريخدانان و تحليلگران به طور معمول اين طور انديشيده‌اند كه دولت دموكرات جيمي كارتر با برخوردهاي اشتباه خود در برابر ايران، اين دوست ديرينه آمريكا را به يك دشمن اصلي آمريكا در منطقه خاورميانه تبديل كرد...

به گزارش لوس آنجلس تايمز، يك گزارش تحقيقي جديد مبني بر پرونده‌هاي محرمانه‌اي كه به تازگي توسط دولت ايالات متحده آمريكا قابل دسترسي محققين گشته‌اند مي‌گويد سازمانهاي جاسوسي دولتهاي ريچارد نيكسون و جرالد فورد، دو رئيس جمهور امريكا در آخرين سالهاي حكومت شاه فقيد، به اين دليل كه از موضع‌گيري‌هاي شاه در دفاع وي از افزايش قيمت نفت نگران بودند موجبات شكست حكومت وي را فراهم كردند، شكستي كه نهايتن مترادف با شكل‌گيري حكومت اسلامي در ايران گرديد.

طبق نوشتار تحقيقي كه در مجله آكادميك ژورنال خاورميانه The Middle East Journal به چاپ رسيد، دو دولت جمهوريخواه ريچارد نيكسون و جرال فورد از پافشاري محمد رضا شاه پهلوي بر بالا رفتن قيمت نفت بسيار نگران و ناراحت بودند. اين گزارش كه بر اساس نتايج دو سال كار تحقيقي توسط آقاي اندرو اسكات كوپر (Andrew Scott Cooper) دربارهء نقش سياستمداران كاخ سفيد در سقوط حكومت شاه ايران، و با استفاده از اسنادي كه به تازگي از كلاسه‌بندي محرمانه خارج شده‌اند تهيه شده است، نشان مي‌دهد كه سياستمداران وقت در واشینگتن، از جمله دونالد رامسفلد كه در آن سالها از مشاوران ارشد پرزيدنت جرالد فورد بود، سياست تضعيف و كارشكني سنگيني در برابر شاه فقيد را با هدف مجبور كردن وي به قبول قيمت پايين‌تري براي نفت در پيش گرفته بودند، اگرچه كساني همچون آقاي هنري كيسينجر بارها اخطار داده بودند كه اين برنامه‌ها مي‌تواند منجر به روي كار آمدن «يك رژيم افراطي» در ايران گردد.

[براي شنيدن يا دريافت يك فايل صوتي مصاحبه با آقاي كوپر، اينجا را كليك كنيد]

تاريخدانان و تحليلگران به طور معمول اين طور انديشيده‌اند كه دولت دموكرات جيمي كارتر با برخوردهاي اشتباه خود در برابر ايران، اين دوست ديرينه آمريكا را به يك دشمن اصلي آمريكا در منطقه خاورميانه تبديل كرد. اما جزئيات مدارك جديدي كه اين گزارش ارائه داده است‌ حاكي از آن هستند كه در حقيقت اين دو دولت جمهوريخواه قبل از كارتر بوده‌اند كه نه تنها موجبات سقوط شاه را فراهم كرده‌اند، بلكه برنامه‌هايي نيز براي تغيير استراتژيك درازمدت ياران منطقه‌اي خود در پيش داشتند، از جمله نزديكي بيشتر به دولت عربستان سعودي به عنوان ياور اصلي امريكا در منطقه خليج فارس.

امپراتور نفت: لقبی که مجله تایم به شاه فقید داده بود.

در سال ۱۹۷۴، اقاي «ويليام سيمون»، وزير دارايي و سلطان انرژي در دولتهاي نيكسون و فورد، به طور مستقيم، شاه ايران را مسئول گران شدن قيمت نفت اعلام كرد و به دولت ايالات متحده پيشنهاد كرد تا از معاملات اسلحه به عنوان اهرمي براي تحت فشار قرار دادن ايران استفاده كند. سيمون در پيغامي به پرزيدنت نيكسون نوشت: «شاه و ونزوئلا سرحلقه قيمت نفت هستند» و از نيكسون تقاضاي تشديد فشار بر ايران را كرد.

در طي سالهاي بعد، «هنري كيسينجر» مدافع برخورد دوستانه‌تري با دولت ايران بود. كيسينجر از وضعيت غير قابل پيشگويي در جامعة روز ايران آگاه بود. طبق اين گزارش، حتي در همان سال ۱۹۷۴ يك تحليل محرمانهء سازمان سيا، زنگهاي خطر را به صدا در آورده و اعلام كرده بود كه اصلاحات اقتصادي شاه فقيد در جهت تقويت بنية مادي طبقات فرودست جامعه، موجب برانگيختن برخوردهاي فرهنگي و تنشهاي طبقاتي در بطن جامعه مي‌گردد.


در اواخر سال ۱۹۷۶، شاه فقيد براي اجراي طرح‌هاي عمراني گسترده‌اي كه مد نظر داشت، با مسائل مالي عميقي دست به گريبان بود و براي حل اين مسائل در پي آن بود كه اوپك را قانع كند تا قيمت نفت را تا حدود بيست و پنج درصد اضافه كند تغييري كه به طور كامل در خلاف جهت منافع ايالات متحده و بريتانيا بود. در ماه دسامبر سال ۱۹۷۶ پرزيدنت جرالد فورد رئيس جمهور وقت امريكا، طي پيغامي از طريق اردشير زاهدي، سفير وقت ايران در واشينگتن، به شاه پيغام داد كه «هرگونه افزايش در قيمت نفت تاثير وخيمي بر ساختار مالي دنيا خواهد داشت».

اما از سوي ديگر، مقامات امريكايي از جمله «ويليام سيمون» در همان زمان و پنهان از شاه، با مقامات سعودي به توافق رسيده بودند كه عربستان در مقابل حمايت نظامي و سياسي امريكا از رژيم آل سعود، به شاه از پشت خنجر بزند و قيمت نفت را پايين آورد. به اين ترتيب در يك حركت غافلگيرانه، عربستان سعودي در مقابل چشمان بهت زده شاه و ديگر اعضاي اوپك در كنفرانسي كه در دسامبر سال ۱۹۷۶ در «دوحه» تشكيل شده بود (يعني همان كنفرانسي كه شاه تصميم داشت در آن قيمت نفت را بالا ببرد)، اعلام كرد كه توليد نفت خود را از هشت ميليون و ششصد هزار بشكه در روز، به يازده ميليون و ششصد هزار بشكه افزايش مي‌دهد، و به اين ترتيب قيمت نفت را به سقوط عميقي كشاند. بعدها «هنري كيسينجر» در مورد اين اتفاق به «جرالد فورد» گفت، «افتخار اين اتفاقي كه در اوپك افتاد متعلق به دستگاه موفق ديپلماسي ماست! من بارها گفته بودم كه نقش سعودي‌ها كليدي است»

اما اين موفقيت يك قرباني مهم داشت: ايران. سيستم اقتصادي دولت وقت ايران كه از يك طرف پول خود را براي خريد جنگ افزار و آموزش پرسنل ارتش روانه امريكا كرده بود و از طرف ديگر در تعقيب برنامه‌هاي اقتصادي و عمراني بود كه طبق اصول تعيين شده در برنامة اصلاحات ساختاري انقلاب سفيد جهت رفاه مردم مي‌بايست عملي گردند.

در سال 57 اعتراضهای مذهبیون تهی‌مغز در قالب راهپیمایی‌ها شتابی روزافزون گرفتند. آنها به چیزی کمتر از همه‌چیز راضی نبودند. قدرتهای بزرگ که آشکارا از نفت ارزان و به بیان بهتر نفت مفت حمایت می‌کردند، رسانه‌های خبری توانمند خود را به طور کامل به پوشش و بزرگنمایی وقایع درون ایران و خمینی در پاریس اختصاص دادند.

تا سال 1356 ، با تزريق مقادير زيادي نقدينگي به بازار كشور كه از تبعات اجراي طرح‌هاي عمراني گسترده در كشور بودند، نرخ تورم بالا رفته بود؛ ضمن اينكه اقتصاد كشور، قدرت تحمل سقوط قيمت نفت را نداشت. با اين ضربه، اقتصاد ايران دچار بحران گردید و شاه فقيد كه در كنفرانس اوپك از حكام وابستة عربستان سعودي شكست خورده بود، براي جلوگيري از سقوط كامل اقتصاد كشور، دست به دامن سختگيري‌هاي مالي شد كه به نوبه خود موجب به هراس افتادن طبقه متوسط گرديد. نابساماني اقتصادي ناشي از سقوط قيمت نفت، به سرعت در كشور گسترده شد. هنوز يك سال هم از شكست طرح شاه فقيد (افزايش قيمت نفت) در كنفرانس دوحه نگذشته بود كه اولين راهپيمايي‌هاي انقلابيون مذهبي تهي‌مغز و زياده‌خواه در خيابانهاي تهران به راه افتاده بود. راهپيماياني كه اگر هنوز هم زنده باشند، امروز هم انگيزه و دليل واقعي خود را از اين شورش كور و در جهت منافع استعمار پير انگليس نمي‌دانند! آنها تمام اتهامات و نابساماني‌ها را متوجه شخص شاه فقيد كردند.

۱ نظر:

Anonymous گفت...

با درود

واقعا ممنون از مطالبتون آرش جان
خسته نباشيد
مرسي

پاينده ايران