یکشنبه، اسفند ۰۹، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نیروی هوایی ایران (9)


تا اواخر آبان 1359، ارتش ايران نه تنها ارتش متجاوز عراق را زمينگير مي‌كند بلكه در بيشتر موارد، بعثي‌ها را مجبور به عقب‌نشيني از خطوط مقدم درگيري خود مي‌نمايد. نيروي هوايي كه با وجود تصفيهء شديد افسران و تيرباران جمع زيادي از بهترين خلبانانش در جريان واقعهء اتفاق نيفتادهء كودتاي نوژه، تنها سايهء كوچك و بسيار ضعيفي از نيروي هوايي شاهنشاهي به شمار مي‌رفت، نقش اساسي را در متوقف كردن پيشروي ماشين جنگي صدام ايفا مي‌كند. نيروي هوايي با هدف قرار دادن پايگاههاي هوايي، تانكها و نفربرها، استحكامات، تجهيزات، پلها، انبارهاي سوخت، آذوقه و مهمات، زمان مناسب را براي سازماندهي نيروي زميني از هم پاشيده ايران فراهم مي‌آورد. يكي از خلبانان در اين باره چنين توضيح مي‌دهد:


«در واقع تعداد بسيار معدودي در ايران از ميزان فداكاري‌هاي پرسنل نيروي هوايي و هوانيروز ارتش در ماههاي ابتدايي جنگ آگاهند. من با افتخار مي‌گويم كه ما عراقيها را در سال اول جنگ در ساحل رود كارون متوقف كرديم. شهر استراتژيك اهواز بدست نيروي زميني ارتش و با پشتيباني بي‌دريغ نيروي هوايي و هوانيروز از خطر سقوط حتمي نجات يافت. اين در حالي بود كه بعثي‌ها تا 12 كيلومتري اهواز پيشروي كرده بودند. نيروي هوايي و هوانيروز همچنين دست ارتش صدام را از تصرف شهر دزفول و پايگاه هوايي كليدي «وحدتي» كوتاه كردند. عراقيها براي تصرف دزفول و پايگاه وحدتي، توان نظامي بسيار بالايي را اختصاص داده بودند و با اين اشتباه بزرگ، هرگز نتوانستند براي سقوط اهواز عمليات عمده و مهمي را انجام دهند. نيروي هوايي در قطع پشتيباني جبهه عراق به ويژه در نقطة ورودي قصرشيرين كه به طور بي‌وقفه جنگ افزارها و نفرات تازه‌نفس را وارد خطوط مقدم مي‌كرد، نقش ماندگاري ايفا نمود؛ ارتش عراق به زودي دريافت كه در ايران كسي آماده خوشآمدگويي به آنان نيست.»


توضيحي بر يك عكس
يكي از خوانندگان محترم، عكس فانتوم بدون چرخ متوقف شده روي چمن باند را متعلق به ماموريت بمباران بغداد در روز سوم مهر 1359 دانسته‌اند. بدين جهت توضيحات زير را از شمارهء 212 مجلهء صنايع هوايي درج مي‌كنم.




حمله به پايگاه الرشيد بغداد
در ادامهء جنگ، تعداد قابل توجهي جنگنده F-4E و F-5E براي نابودسازي تأسيسات و ترمينالهاي نفتي عراق بكار گرفته شدند. چندين پالايشگاه مهم عراق به شدت بمباران شده و به آتش كشيده شدند به طوري كه صادرات نفت عراق از طريق خط لوله مسير تركيه قطع گرديد. هدف بعدي نيروي هوايي آن بود كه نيروي هوايي عراق زمينگير كرده و از كار بيندازد. يكي از مهمترين پايگاههاي هوايي عراق، الرشيد در جنوب بغداد بود كه در جريان عمليات روز 23 سپتامبر 1980 (عمليات 140 فروندي كمان99) توسط 16 فانتوم بمباران شده بود. فانتومها در ارتفاع بسيار پست ابتدا به شمال بغداد رفتند، سپس با عبور از فرودگاه بين‌المللي بغداد بر روي الرشيد رسيدند. يكي از خلبانان شركت كننده در اين عمليات سنگين چنين توضيح مي‌دهد:

«در ساعت 10 شب روز پيش از عمليات، فرماندهان ارشد نيروي هوايي، 18 خلبان ورزيده را براي حمله به الرشيد انتخاب كردند. 8 فانتوم F-4E مسلح به بمبهاي سقوط آزاد MK82 و بمبهاي خوشه‌اي BL755 و موشكهاي هوا به هوا به همراه يك فروند فانتوم شناسايي RF-4E براي عكسبرداري از نتيجهء بمباران آماده شدند و بزرگترين مشكل، كمبود سوخت بود.»

«هيچكس دقيقن نمي‌دانست آيا ظرفيت مخازن سوخت فانتومها براي انجام عمليات كافي است يا نه. واحد عمليات تا نيمه‌هاي شب بر روي طرح حمله كار مي‌كرد و نتيجه اين شد كه يك سوختگيري هوايي در مسير رفت بر فراز كرمانشاه انجام شده و پس از عمليات نيز جنگنده‌ها در تهران يا همدان فرود آيند. اين حمله، نخستين عمليات جنگي من بود.»


«همان شب براي بازديد از فانتومها به آشيانه رفتم. 8 بمب سنگين‌وزن MK82، دو موشك اسپارو و يك غلاف خارجي اخلاگر الكترونيكي AN/ALQ-119 به همراه سه مخزن خارج سوخت، به فانتومها هيبت مخوفي داده بودند. براي كم كردن وزن برخاست،؛ مخزن سوخت مركزي خالي بود تا پس از پرواز در سوختگيري هوايي پر شود. خلبان كابين جلو كه از باتجربه‌هاي نيروي هوايي بود به من گفت: هدف بايد با موفقيت منهدم شود، حتا به قيمت جانمان.»

«در ساعت 5:30 صبح، 9 فروند فانتوم به صورت دو دسته چهار فروند و يك RF-4E در پشت سر آنها از پايگاه يكم مهرآباد تهران به آسمان برخاستند. بر اساس برنامه، در آسمان كرمانشاه تانكر 707 را ملاقات كرديد و يك به يك سوختگيري هوايي نموديم. سپس سرعت را افزايش داده و در ارتفاع بسيار پست به مسيرمان كه شمال بغداد بود ادامه داديم. هواپيماي عكسبرداري RF-4E نيز با فاصله، پشت سر ما پرواز مي‌كرد.»

«با رسيدن به فضاي بغداد، حجم بسيار بزرگي از آتش پدافند هوايي به سمت ما گشوده شد. با گذشتن از اين سد بر روي هدف رسيديم و با توجه به مسير پروازي، تقريبن آنها را غافلگير كرده بوديم. انفجار بمبهاي رها شده در باند فرود و پاركينگ هواپيماها غوغا مي‌كرد. پس از عبور از روي هدف، نگاهي به پشت سر هواپيما كردم و ويراني تأسيسات و حتا انفجار يك تريلر بر اثر موج انفجار را به روشني مشاهده كردم.»


«هدف با موفقيت بمباران شد و همگي به سلامت، فضاي پرخطر بغداد را ترك كرديم. با گردش به سمت ايران، خورشيد كه به تازگي طلوع كرده بود، دقيقن روبه‌روي ما بود و ديد ما را بسيار كاهش داده بود. اين كوري نسبي باعث شد ما تنها دو فروند از فانتومهاي دسته را در ديد داشته باشيم. پس از مدت كوتاهي به عقب نگاهي انداخته و چهار فانتوم ديگر را نيز در پشت سر خود مشاهده كردم. براي دوري از دسترسي رهگيرهاي عراقي، ارتفاع را بسيار كاهش داديم و به سلامت وارد آسمان ايران شديم. براي كاهش مصرف سوخت، همگي فانتومها ارتفاعشان را افزايش دادند. سوخت موجود جنگنده‌ها بسيار كم بود. با افزايش ارتفاع به 14000 فوتي، تنها 900 پوند سوخت داشتيم. اگر ميزان سوخت به كمتر از 1500 پوند مي‌رسيد، احتمال خاموش شدن موتورهاي پرمصرف J-79 بسيار بالا مي‌رفت. ما در نيمه راه بوديم و تنها 900 پوند سوخت داشتيم؛ به همين دليل چندين بار در راديو، اتمام سوخت را اعلام كردم اما هيچ جوابي در راديو نشنيدم. در همين حال نگاهي به دور و بر انداختم و در فكر خود چاره‌اي براي به سلامت نشاندن هواپيما جستجو مي‌كردم.»

دو فانتوم نيروي هوايي براي فرود اضطراری در باند كوتاه هوانيروز كرمانشاه آماده مي‌شوند.


«در حالي كه بر فراز آسمان كرمانشاه بودم، ناگهان چشمم به يك باند فرود ناآشنا افتاد. هر دوي ما مي‌دانستيم كه در كرمانشاه هيچ فرودگاهي وجود ندارد و البته باند فرود مورد نظر هم براي نشاندن فانتوم بسيار كوتاه بود. با 400 پوند سوخت راهي چارهء ديگري جز فرود نداشتيم. هر لحظه منتظر خاموش شدن موتورهاي بوديم. با نزديك شدن به باند چرخها را باز كرديم كه ناگهان جنگنده چرخش به سمت چپ را آغاز كرد. در همين لحظه كه سعي در متعادل نگه داشتن هواپيما داشتيم، خلبان كابين جلو فرياد زد: بالچه‌ها نقص فني دارند؛ پايين نمي‌آيند. و اين يعني اينكه سرعت ما بايد حدود 20 نات (36 كيلومتر در ساعت) بيش از حد مجاز براي فرود بود. در نتيجه با توجه به كوتاهي باند، نيروي ترمز زيادي بايد استفاده مي‌شد.»


يكي از فانتومها، باقيماندهء بمبهاي خود را در كنار پايگاه هوانيروز رها مي‌كند.


«با وجود از دست رفتن تعادل هواپيما، به سختي به باند نزديك شديم اما با ناباوري ديديم كه يك فانتوم ديگر در وسط باند ايستاده است. تاير فانتوم ياد شده به علت افتادن ارابهء فرودش در چااله‌اي تركيده بود و در همانجا متوقف شده بود. تصميم گيري در چند دهم ثانيه صورت گرفت. خلبان استيك را عقب كشيد تا از روي فانتوم مورد نظر عبور كرده و در مسافت باقيماندهء باند هواپيما را بنشاند. هيچ سوختي نمانده بود تا گردشي كرده و عمليات فرود را دوباره و با دقت بيشتر انجام دهيم. در آن لحظه هيچ كدام از ما به سرعت 360 كيلومتر بر ساعت هواپيما و باند كوتاه باقيمانده فكر نمي‌كرديم.»

انفجار بمبهاي MK82 در محوطهء پشت پاركينگ هليكوپترهاي AH-1J پايگاه هوانيروز كرمانشاه


«تنها فكر ما به سلامت نشاندن جنگنده بود. در همين لحظه با ديدن صحنه‌اي ديگر خشكمان زد. يك فانتوم ديگر كه او هم با كمبود سوخت روبه‌رو شده بود، در حال فرود از روبه‌رو بود! خلبان فانتوم روبه‌رو كه زودتر از ما اقدام به نشستن كرده بود، با مشاهدء ما بلافاصله باند را براي فرد ما خالي كرد. در آن لحظه فقط 200 پوند سوخت داشتيم. خلبان كابين جلو تصميم گرفت دور كوتاهي زده و عمليات فرود را دوباره آزمايش كند. وي دور بسيار تند و شديدي زد و سعي كرد فانتوم را همراستا با باند قرار دهد اما باز هم سرعت ما خيلي زياد بود. خلبان با مهارت فراواني هواپيما را در راستاي باند قرار داد و در همين لحظه بود كه سوخت ما نيز تمام شد.»

یکی از بمبها که به صورت غیرمسلح از فانتوم رها شده است


«با تلاش بسياري چرخها با باند تماس حاصل كردند اما سرعت فرود بالاي ما سبب شد هواپيما دوباره از باند كنده شود. هردو با قدرت تمام استيك كنترل را به جلو فشار مي‌داديم تا دماغه پايين بيايد. سرانجام هواپيما روي باند قرار گرفت. بلافاصله ترمزها را تا آخرين توان درگير كرديم اما فانتوم قصد ايستادن نداشت. فانتوم دومي كه در اواسط باند متوقف شده و خود را كنار كشيده بود، هنوز دو بمب MK82 را زير بالهايش داشت؛ اگر ما دورتر و در همان بار اول اقدام به فرود مي‌كرديم، مطمئنن با آن فانتوم برخورد مي‌كرديم.»

هر دو خدمه ناخواسته اجكت شدند و فانتوم E براي تعمير و بازسازي توسط هليكوپتر شينوك به پايگاه هوايي همدان برده شد.


«اكنون سرعت ما در حدود 198 كيلومتر بر ساعت بود كه ناگهان چاله بزرگي جلويمان سبز شد. چند صدم ثانيهء بعد كاناپي كنده شد؛ بلافاصله درد بسيار شديدي را در كمرم احساس كردم. هردو ما ناخواسته اجكت كرده بوديم و اكنون در آسمان بوديم. پاي ما در نهايت به زمين رسيد. بلافاصله به انتهاي باند چشم دوختم تا از وضعيت هواپيمايمان آگاه شوم. فانتوم ما پس از شكستن ارابه‌هاي فرود، به آرامي بر روي سه مخزن سوخت خارجي خود ليز خورده و بدنهء آن به شكل اعجاب‌آوري سالم مانده و بيرون باند متوقف شده بود. در واقع مخازن سوخت، ضربه برخورد با زمين را پس از شكستن ارابه‌هاي فرود دفع كرده بودند و چون هيچ سوختي در هواپيما نبود، آتش‌سوزي هم اتفاق نيفتاده بود.»

ادامه دارد.

چهارشنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نیروی هوایی ایران (8)


پس از پايان عمليات سنگين و پرحجم كمان99 كه با استفاده از 120 فروند فانتوم D و E و 20 فروند F-5E انجام گرفت،‌ نيروي هوايي ايران در ساعت 5:30 بامداد روز بعد نيز دسته‌هاي بزرگي از فانتومها را جهت نابودسازي اهدافي در بغداد، بصره و موصل به پرواز درآورد. نخستين حمله توسط فانتومهاي پايگاه ششم بوشهر صورت گرفت. دو فروند جنگنده F-4E تأسيسات پتروشيمي زبير را در نزديكي بصره در ساعت 6 صبح روز دوم مهر 1359 به شدت بمباران كردند. هر فانتوم با رهاسازی 12 بمب MK82 باعث شدند كارخانه به طور كامل در آتش بسوزد و انفجارهاي پي در پي، يك هفته ميهمان زبير باشند. در اين حمله، پتروشيمي زبير با خاك يكسان شد و 20 كارشناس خارجي در اين حمله كشته شدند. در نقطهء مقابل، عراقيها با استفاده از توپخانه سنگين، پالايشگاه آبادان كه روزگاري در دوران شاه فقيد، عنوان بزرگترين پاالايشگاه نفت جهان را يدك مي‌كشيد، زير آتش شديد قرار دادند.


يكي ديگر از اهداف مهمي كه در روز دوم مهر 1359 نابود شد، انبارهاي بزرگ و استرات‍ژيك سوخت ارتش عراق در كركوك بود. يكي از خلبانان از آن روز چنين ياد مي‌كند:

«دسته پروازي شماره يك از پايگاه همدان به رهبري سروان عباس دوران به قصد كركوك حركت كرد. من به عنوان شماره 2 وي را همراهي مي‌كردم. هواپيماي دوران به 4 بمب خوشه‌اي BL755، دو موشك گرماياب AIM-9P2 سايدوايندر و دو موشك راداري AIM-7E-2 مسلح شده بود. در حالي كه سه فانتوم ديگر، هر كدام 6 بمب سقوط آزاد MK82 و 4 موشك اسپارو را حمل مي‌كردند. طبق برنامه قرار بود بمبهاي MK82براي نابودسازي انبار سوخت در موج اول حمله و قبل از ترك محل مورد استفاده قرار بگيرند. سپس سروان دوران با بمبهاي خوشه‌اي، به پايگاه هوايي الحريه حمله‌ور شود. با رسيدن بر روي هدف متوجه شديم كه انبار سوخت بسيار بزرگتر از آن است كه فكرش را مي‌كرديم و عراقيها به شكل ماهرانه‌اي آن را استتار كرده بودند.»


«پدافندي موشكي در آنجا نبود اما تا چشم كار مي‌كرد توپهاي ضدهوايي 23 ، 57 و 85 م م به طور بسيار گسترده‌اي به كار گرفته شده بودند. طبق برنامه، بمبهاي MK-82 را بر روي انبارهاي بزرگ سوخت فرو ريختيم و خوشبختانه جنگنده رهگير عراقي در آسمان نبود. در لحظهء بازگشت به سمت ايران و جستجوي هواپيماي سروان دوران (ليدر)، تنها ستونهاي بسيار بزرگ دود و آتش در آسمان به چشم مي‌خوردند. سروان دوران نيز پس از بمباران الحريه، ارتفاع پروازي خود را افزايش داده بود و قصد بازگشت داشت.


در همين حين وي با دو فروند ميگ-21 رهگير عراقي مواجه مي‌شود كه در حال گشتزني بودند. به دليل دوري راه و كمبود سوخت، دوران تصميم گرفت به سرعت و بدون درگيري منطقه را ترك كند. فانتوم عباس دوران كه بمبهايش را روي الحريه فرو ريخته بود، اكنون بسيار سبك بود و به راحتي سرعت مي‌گرفت. در همين لحظات، كمك خلبان فانتوم دوران، 3 دستگاه خودروي سنگين تانك‌بر را كه در نزديكي يك آشيانه بزرگ بتوني پارك شده بودند، مشاهده مي‌كند. سروان عباس دوران، با مهارت زياد، تمامي 640 تير فشنگ مسلسل هواپيمايش را بر روي هر سه وسيلهء نقليه خالي مي‌كند و فيلمهاي ضبط شده توسط دوربين متصل به مسلسل فانتوم (Gun Cammera) به خوبي مهارت فراوان عباس دوران را در هدفگيري و شليك مسلسل و نابودشدن خوردهاي تانكبر نشان مي‌داد.»

حمله بعدي
به تاریخ 22 اکتبر 1980، دو فروند جنگندهء F-4D جمعی گردان 71 تاکتیکی پایگاه هفتم در شیراز، در ارتفاع بسیار پست راهی بمباران پایگاه هوایی الحبانیۀ در عمق 120 کیلومتری غرب بغداد می‏شوند. از آنجا که آنها درست به سمت سیستمهای ضدهوایی سام عراق پرواز می کردند، متاسفانه یکی از فانتومها هدف قرار پدافند موشکی سام6 گرفته و خدمهء آن به اسارت بعثي‌ها درمي‌آيند. همزمان فانتوم دیگر گردش بسیار تندی را که باعث وارد شدن شتاب گرانش 11 برابر می‌شود، انجام می‌دهد و سعی می‌کند به وسیلهء سامانهء اخلالگر ALQ-109، فرستنده رادار سایت موشکی عراقيها را مختل نماید تا بتواند از تیررس موشکهای سام خارج گردد.


خدمهء فانتوم به سرعت درمی یابند که ادامهء ماموریت اصلی در شرایط پیش آمده ممکن نیست، بنابراین به سوی هدف فرعی که پالایشگاه البکر می‌باشد تغییر مسیر می‌دهند. پس از بمباران موفقیت آمیز هدف، هنگامی که فانتوم به سرعت به سمت مرز ایران تغییر جهت می‌دهد، با دو رهگير MiG-23MS عراقی روبرو می‌شود.


به همین دلیل خلبانان ایرانی، ابتدا به سرعت تانکهای خالی سوخت را به دریا پرتاب می‌کنند و سپس اهرم گاز موتورها را بر روی بیشترین مقدار قرار داده و در ارتفاع بسیار پایین و با سرعت سرسام‌آور پرواز خود را به سمت مرز ايران ادامه می‌دهند. در این هنگام جنگندهء عراقی پشت سر آنها دو موشک R-13 Atoll را شلیک می‌کند که به هدر می‌روند. خدمهء فانتوم ایرانی که در 70 کیلومتری مرز قرار دارند، خیلی زود متوجه می‌شوند که به دلیل چندین بار بهره‌گیری از سیستم پس‌سوز، سوخت کافی ندارند و به هیچ وجه نمی‌توانند خود را به مرز ایران برسانند، بنابراین تصمیم می‌گیرند با اعلام وضعیت اضطراری در رادیو، اجکت کنند؛ در واقع انتخاب دیگری نیز نداشتند.


همزمان، خلبان یک فروند تانکر بوئینگ 707 که با اسکورت دو فروند شکاری اف-14 تامکت در پشت مرز پرواز می‌کرد، پس از شنیدن این خبر در رادیو، به سرعت از مرز عراق عبور می‏کند و از خلبانان فانتوم درخواست می‌کند که تا رسیدن تانکر اجکت ننمایند. لحظاتی بعد، هنگامی که بوئینگ 707 و فانتوم یکدیگر را ملاقات می کنند، فقط 700 پوند سوخت برای فانتوم باقی مانده بود. کار سوختگیری هوایی در داخل آسمان عراق و ارتفاع میانی، جایی که رادارهای عراقی، تصویر کاملن روشنی از آنها بر روی صفحهء اسکوپ رادارهايشان داشتند، انجام گرفت ولی با وجود تامکتها، هیچ شکاری عراقی جرات نزدیک شدن پیدا نکرد.

ادامه دارد.

سه‌شنبه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نیروی هوایی ایران (7)


با انجام عمليات بسيار بزرگ و غرورآفرين كمان99 که با 140 فروند هواپيماي جنگي در يكم مهر 1359 كه به دستور سيد ابوالحسن بني صدر (فرمانده وقت كل قوا) و زنده نام سرتیپ جواد فكوري (فرمانده وقت نيروي هوايي) صورت گرفت، ارتش عراق در يك شوك بزرگ فرو رفت. عراقي كه تنها براي سه تا هفت روز جنگ تدارك ديده بود، خود را در برابر ارتشي بزرگ و قوي يافت. ارتشي كه تنها سایه كوچكي از شكوه و اقتدار ارتش شاهنشاهي را دارا بود اما بسيار گزنده و زهردار نشان مي‌داد.


فرماندهان ارتش ايران كه در آن روزهاي تلخ با توجه تحصيلات و تجارت خود، هيچگاه گمان نمي‌كردند جنگ آغاز شده بيش از يك ماه به طول انجامد، تمام توان نيروي هوايي را براي از كار انداختن ماشين جنگي صدام بكار انداختند و در اين امر نيز موفقيت بدست آوردند، اما ر‍ژيم نادان اسلامي، جنگي را كه مي‌توانست بدون صدها هزار كشته و هزاران ميليارد دلار خسارت به آساني به پايان برساند، هشت سال تمام بدون هدف و دليل اساسي و با دست تقريبن خالي ادامه داد. روزي خواهد رسيد كه مدافعين تهي مغز و اسلام پرست ادامهء جنگ هشت ساله، در پيشگاه عدل الهي و همچنين محاكمه در مجامع بين‌المللي، قسمت بسيار اندكي از ناداني و خيانت خود را پاسخگو باشند و سپس به كنار اسلوبودان ميلوسوويج، صدام حسين تكريتي، آدولف هيتلر، موسوليني و ... فرستاده شوند.

پس از كمان99
دومين ضدحملهء بزرگ نيروي هوايي ايران پس از كمان99، صبح روز سوم مهر 1359 آغاز مي‌شود. در اين روز پايگاههاي يكم مهرآباد و سوم بوشهر، هركدام دو حملهء سنگين برضد پايگاههاي هوايي تموز (حبانيه) و التقدم انجام دادند. اين دو پايگاه كه تقريبن در نزديكي هم قرار دارند، در 70 كيلومتري غرب شهر بغداد در نزديكي درياچه حبانيه واقع شده‌اند. يكي از خلبانان شركت كننده چنين گفته است:


«حمله با 8 فانتوم مسلح به بمبهاي خوشه‌اي BL755 و بمبهاي سقوط آزاد MK82 انجام شد. 2 فروند از اين 8 فروند نيز به عنوان تاپ كاور، مجهز به موشكهاي هوا به هواي اسپارو و سايدوايندر بودند. بر اساس توجيحات پيش از پرواز، قرار بود كه ما 10 دقيقه پس از بمباران هدف به وسيلهء 5 فروند F-4D و 3 فروند F-4E به پايگاههاي هوايي خود بازگرديم. همگي فانتومها متعلق به اسكادرانهاي 32 و 33 تاكتيكي بودند. پايگاه التقدم، پايگاه بسيار بزرگي بود؛ دو باند پرواز بسيار طولاني، انبارهاي بزرگ سوخت و همچنين مرکز اصلي تجمع كليهء بمب‌افكن‌هاي سنگين نيروي هوايي عراق از ویژگیهای اين پايگاه به شمار مي‌آمد.»


«حمله دقيقن بر اساس برنامه انجام گرفت. هنگامي كه ما بر فراز التقدم رسيديم، هيچ جنگندهء رهگير عراقي در آسمان نبود. تنها چيزي كه در آسمان به چشم مي‌‌خورد يك فروند F-4D جا مانده از دست بمباران قبلي بود كه به وسيلهء توپهاي ضدهوايي هدف قرار گرفته بود ولي به نظر مي‌رسيد مي‌تواند به پايگاهش بازگردد. F-4D سريعترين جنگنده نيروي هوايي بود، اما گويا اين يكي به كندترين آنها تبديل شده بود. رهبر دسته به دو فروند فانتوم تاپ كاور دستور داد تا فانتوم آسيب ديده را تا مرز ايران همراهي كنند. ما هم طبق دستور ادامهء مسير داديم.»


«بعدها از خلبانان آن دو فانتوم شرح اتفاق را جويا شدم. با توجه به اعلام وضعيت اضطراري، تانكر سوخترسان تا لب مرز آمده و انتظار F-4D آسيب ديده را مي‌كشيد. در همين زمين جنگنده‌هاي F-4E با استفاده از سيستم IFF (سیستم درخت جنگي APX-80 Combat Tree)، چهار فروند شكاري MiG-21MF را كه به تازگي از پایگاه الحریه در كركوك برخاسته بودند، در فاصلهء 55 كيلومتر شناسايي كردند. آنها قصد داشتند به F-4D آسيب ديده حمله‌ور شوند. لیدر دسته فانتومها به سمت ميگها به سرعت گردش كرد. طبق آموزشها و قوانين، ليدر مي‌بايست در حمله پيشقدم مي‌شد.»


«با نزديك شدن فانتومها، ميگها به دو دسته دو فروندي تقسيم شدند. در همين لحظه، جنگندهء F-4E وينگ‌من (شماره 2) به كمك ليدر آمده و يك موشك اسپارو را به سمت نزديكترين ميگ-21 شليك كرد. متاسفانه موشك به هدر رفت. هر دو فانتوم در فاصلهء 3 كيلومتري ميگها، تصميم به استفاده از موشكهاي گرماياب سايدوايندر گرفتند.»


«ناگهان يكي از ميگها، مسير پروازي فانتومها را قطع مي‌كند؛ بدين جهت هر دو فانتوم به شدت گردشي به چپ كردند تا پشت سر ميگ-21 عراقي قرار بگيرند و بدينگونه ناخواسته وارد دام از قبل طراحي شدهء ميگهاي عراقي مي‌شوند.»


«كمتر از يك دقيقه بعد، وينگ‌من (فانتوم شماره 2) اخطار قفل و شليك موشك را دريافت مي‌كند. خلبان شماره 2 با انجام مانوري بسيار سنگين، از چنگ موشك آتول رهايي مي‌يابد. در اين هنگام، يك ميگ-21 ديگر نيز در پشت سر ليدر فانتومها قرار مي‌گيرد و دو موشك هوا به هواي گرماياب R-13 Atoll را شليك مي‌كند. يكي از موشكها از مسير خارج شده به زمين مي‌خورد و ديگري به فانتوم ليدر اصابت مي‌كند اما سرجنگي آن منفجر نمي‌شود و تنها قسمت پس‌سوز يكي از موتورهاي فانتوم را از كار مي‌اندازد. چراغهاي هشدار دهنده مدامن خاموش و روشن مي‌شوند. خلبان فانتوم ليدر براي جلوگيري از خسارت بيشتر، پس‌سوز را خاموش مي‌كند. قسمت دم دچار صدمات عمده‌اي شده بود و هواپيما مرتبن به چپ و راست مي‌غلتيد.»

«فانتوم شماره 2 كه در همين لحظات پست سر يكي ديگر از ميگها قرار گرفته بود، به وسيلهء يك موشك سايدوايندر، ميگ-21 عراقي را سرنگون مي‌كند. اندكي بعد هواپيماي ليدر از فانتوم شماره 2 درخواست مي‌كند تا پشت سرش آمده و ميزان خسارات وارده به قسمت دم را اعلام كند. در همين حين، يك ميگ-21 ديگر با سرعت زياد و از سمت چپ به آنها نزديك شده و با مسلسل 23 م م آتش مي‌كند. گلوله‌ها درست قسمت پشت كابين خلبان فانتوم ليدر را هدف قرار مي‌دهد. خلبان از ناحيهء دست و پاي چپ به شدت آسيب مي‌بيند. رادار كنترل آتش APQ-120، سيستم ارتباط راديويي و آيفون ارتباط داخلي بین کابین جلو عقب فانتوم كاملن از كار مي‌افتند. هواي سرد نيز به درون كابين نفوذ مي‌كند اما فانتوم همچنان سالم و قابل هدايت مانده و آتش‌سوزي رخ نداده بود.


sh4vsumxyocsaj9adwvq.jpg
تصویری که توسط Gun Cammera جنگنده میگ-21 از هدفگیری یک فانتوم به ثبت رسیده است (جنگ؟)

به دنبال اين درگيري، فانتوم شماره 2 با گردش بسيار تندي به تعقيب ميگ عراقي مي‌پردازد و پس از دور شدن هواپيماي مهاجم، نزد دو فانتوم ديگر بازمي‌گردد. هر سه فانتوم در قصرشيرين به زمين مي‌نشينند. پرسنل زميني بلافاصله هر سه فانتوم را به آشيانه مي‌برند. متاسفانه خلبان فانتوم ليدر به واسطهء برخورد گلوله‌هاي پرقدرت 23 م م ميگ عراقي، پاي چپ و سه انگشت خود را از دست مي‌دهد و ديگر هيچگاه فرصت پرواز نمي‌يابد.»


حمله به التقدم و تموز بسيار موفقيت‌آميز انجام گرفت. خلبانان در گزارش روز بعد خود، نابودي 9 فروند هواپيما بر روي زمين و بمباران و از كار انداختن باند پرواز پايگاه التقدم را از سه نقطه اعلام كردند. با تخريب باند پروازي، امكان برخاست رهگيرهاي عراقي از بين رفت. ساعت 5 صبح همان روز پايگاه الحريه در كركوك و قياره در جنوب موصل نيز هدف بمباران شديد فانتومها قرار گرفتند.

ادامه دارد.

دوشنبه، اسفند ۰۳، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نیروی هوایی ایران (6)


فانتوم در شیراز
تا سال 1988، هنگ تاكتيكي 71 ام در پايگاه هفتم شكاري در نزدیکی شیراز مستقر بود و جنگنده‌هاي F-4E را پرواز مي‌داد.



عكس يادگاري از دوران شكوه و اقتدار IIAF و اسكادران تاكتيكي هفتم در شيراز (1347)
ايستاده از چپ به راست:
البرزي – فرامرزيان – قلعه‌ايي – ناهيد – صبوري – جعفري – سياه منصوري – عمراني – سرتيپ سيدجوادي (فرمانده پايگاه) – رياحي (فرمانده اسكادران) – آجوداني – پيراسته – ذوقي مقدم – طوسي – مساعد – شروين – اخلاقي
رديف نشسته از سمت چپ:
ستواندوم تقدس – تقي زاده – فرحناك – فريدوني – رامين فر – ضرابي – افغان طلوعي – جمشيد افشار – گرانمايه - هدا

فانتوم در بندرعباس
هنگ تاكتيكي 91 ام در پايگاه نهم شكاري بندرعباس استقرار داشت و شامل دو اسكادران 91 و 92 مجهز به جنگنده‌هاي F-4E بود. هنگ 91 ام در سال 1988 تلفاتي بسياري داد. در آن سال يك فروند هواپيماي ترابري C-130 كه تعدادي از خلبانان و خدمهء پروازي اين پايگاه سرنشين آن بودند، در نزديكي پايگاه هوايي بندرعباس به زمين مي‌خورد و تمامي مسافرانش را به كشتن مي‌دهد. اگرچه هيچ يك از يگانهاي تشكيل شده براي اف-4 فانتوم در نيروي هوايي ايران دائمي نبودند، اما پايگاه نهم بندرعباس، همواره يكي از مهمترين پايگاههاي فانتوم باقي ماند و به طور مرتب هواپيماهايي از پايگاه سوم همدان و دهم چابهار به جمعش افزوده مي‌شدند.

در ساعت 9:15 روز 26 نوامبر 2007 یک فروند جنگندهء F-4D جمعی پایگاه دهم در چابهار، به هنگام پرواز نمایشی به مناسب هفتهء بسیج در نزدیکی بندر کنارک، به آبهای ساحلی ایران در دریای عمان برخورد می‏کند و متلاشی می‏شود. متاسفانه هر دو خدمه این فانتوم یعنی سرگرد علی‏اصغر آفرین شهریا (استاد خلبان صندلی عقب) و ستواندوم رضا صادقی مهر (دانشجوی خلبانی صندلی جلو) فرصت اجکت پیدا نمی‏کنند و به شهادت می‏رسند.



فانتوم در چابهار
هنگ تاكتيكي 101 ام كه داراي دو اسكادران 101 و 10 بود در چابهار استقرار داشت و جنگنده‌هاي F-4E را پرواز مي‌داد، پس از شروع جنگ با عراق منحل شد و هواپيماها و خدمه‌اش جهت تقويت ساير يگانها مورد استفاده قرار گرفتند. با اين حال هنگ 101 ام در دهه 1990 دوباره سازماندهي شد و اين بار با معدود بازماندگان جنگنده‌هاي F-4D حيات خود را آغاز نمود. پيشتر اين جنگنده‌ها در اختيار اسكادران 71 پايگاه هفتم شيراز بودند كه بمب‌افكن‌هاي سوخوي Su-24MK جاي آنها را مي‌گيرند.

با گذشت تنها چند روز از آغاز جنگ هشت ساله، سربازان عراقي ياد گرفتند چگونه از حملات پياپي و سنگين نيروي هوايي ايران جان سالم به دربرند، به ويژه از چنگ موشكهاي دقيق و بسيار كشندهء ماوريك AGM-65A Maverick كه توسط جنگنده‌هاي F-4E شليك مي‌شدند. در اين عكس، خدمهء يك نفربر BMP-1 به سرعت از درون خودرويشان خارج مي‌شوند، زيرا در افق يك فروند فانتوم ايراني را ديده‌اند.


يكي از مهمترين دگرگوني‌ها در اواخر دهه 1980 انجام گرفت. در آن هنگام هنگ 32 و 71 فانتومهاي خود را مبادله كردند و باقيماندهء جنگنده‌هاي F-4D به هنگ 71 منتقل مي‌شوند و دو اسكادران 71 و 72 را تشكيل مي‌دهند. هردوي اين يگانها، به طور مرتب هواپيماهايي از ديگر پايگاهها جهت تقويت سازمان جنگي خود دريافت كرده بودند كه به اين هواپيماها، نام اسكادران 306 يا 308 به ياد يگانهاي قديمي اعطا شده بود. همزمان با تمركز حضور فانتومهاي F-4D در شيراز، اسكادران تاكتيكي 33 و 34 در پايگاه سوم نوژه همدان با جنگنده‌هاي F-4E تشكيل مي‌شود. بدين ترتيب دست كم 120 فروند جنگنده F-4E و تقريبن تمامي هواپيماهاي RF-4E تنها در سه پايگاه متمركز مي‌شوند: مهرآباد تهران، نوژه همدان و بوشهر. پايگاه شيراز نيز داراي جنگنده‌هاي F-4D و F-14A بود.

سرانجام اينكه هواپيماهاي RF-4E كه در طول جنگ با عراق درون يگانهاي F-4E در مهرآباد، نوژه و بوشهر حضور داشتند، در سالهاي اخير تنها در اختيار پايگاه سوم نوژه همدان قرار گرفته‌اند. امروزه تعداد RF-4E های موجود در نیروی هوایی اسلامی، بین یک تا سه فروند گمانه زنی می‏شود.


عكسي تاریخی از پايگاه هوايي الرشيد بغداد – در عكس سايه فانتوم RF-4E و سايتهاي غافلگير شدهء سام3 به خوبي مشخص هستند. (خلبان: بهرام ایکانی)
در ساعت 5:30 بامداد روز 23 سپتامبر 1980 برابر يكم مهر 1359، هشت فروند فانتوم F-4E جمعي پايگاه يكم شكاري مهرآباد، هركدام مسلح به هشت بمب سقوط آزاد MK82 و 4 بمب خوشه‌اي BL755 به همراه دو موشك هوا به هواي اسپارو و سه مخزن سوخت خارجي به پايگاه هوايي الرشيد بغداد حمله كردند. در پي اين هشت فانتوم، يك هواپيماي شناسايي RF-4E پرواز مي‌كرد كه مي‌بايست از صحنه‌هاي پس از بمباران عكسبرداري مي‌كرد. با توجه به دوري راه، كمبود سوخت جدي بود اما بر اساس دستور سرفرماندهي، الويت سوختگيري هوايي با RF-4E بود. اين هشت فروند به صورت دو دسته 4 فروندي از ارتفاع بسيار پايين وارد خاك عراق شدند و بلافاصله پس از رسيدن به بغداد، پدافند سنگين بغداد را پيش روي خود ديدند. فانتومها براي سردرگم كردن سايتهاي سام به سرعت از يكديگر جدا شدند، سپس مانور داده و هدف خود يعني پايگاه الرشيد را مورد اصابت قرار دادند. چندين ساختمان در پايگاه الرشيد به كلي با خاك يكسان شد و باند پروازي در چند نقطه مورد اصابت قرار گرفت و وسايل نقليه روي باند به طور كلي نابود شدند. ثانيه‌هايي پس از حمله فانتومهاي پايگاه يكم، فانتومهاي پايگاه سوم بوشهر نيز سر مي‌رسند و پس از پرواز در لابه‌لاي ساختمانهاي بغداد، پايگاه الرشيد دوباره مورد بمباران سنگين قرار مي‌گيرد. متاسفانه در اين روز 3 فانتوم و 4 خلبان شجاع به دليل كمبود سوخت از دست مي‌روند.



به تاریخ 25 سپتامبر 1980 برابر سوم مهر 1359، جنگندهء F-4E به خلباني سرهنگ علي بختياري به هنگام بازگشت از بمباران پایگاه نیروی دریایی عراق در بندر ام القصر، در حدود 20 مایلی درون خاک عراق، هدف یک موشک هوا به هوای جنگنده عراقی قرار می‏گیرد. این فانتوم در جایی نزدیک به پایگاه هوایی امیدیه بر روی زمین خاکی فرود اضطراری انجام می‏دهد و خدمه نیز به دلیل فعال شدن سیستم خودکار اجکت، با استفاده از صندلی پران بیرون می‏آیند.

اما برای نخستین بار در تاریخ نیروی هوایی ایران، تکنیسینهای فانتوم مجبور می‏شوند بال راست این فانتوم E را تعویض نمایند. پس از 64 هفته کار شبانه‏روزی مداوم و بکارگیری 15000 ساعت کار تعمیراتی به خدمت باز می‏گردد و تاکنون نیز در سرویس باقی مانده است.


ادامه دارد.

یکشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نيروي هوايي ايران (5)


در ابتدای جنگ با عراق، فانتومهای کشورمان (در کنار هلیکوپترهای کبرای هوانیروز) با انجام ماموریتهای فراوان در جهت کند کردن پیشروی نیروهای عراقی، نابودی تجهیزات زرهی، حمله به پایگاههای هوایی الرشید بغداد، ناصریه، ام القصر و ... اقدامات بسیار قابل توجهی انجام دادند. بزرگترین عملیات ضربتي تاریخ خاورمیانه شاید در روز اول مهر 1359 به وسیله 140 جنگنده فانتوم و اف-5 بر ضد پایگاههای هوایی و نظامی صدام انجام شد. به طوری که تنها در اثر حمله 16 فروند جنگنده F-4E به پایگاه هوایی الرشید بغداد، این پایگاه تا مدتها نتوانست عملیاتی شود.

فانتوم هاي E مسلح به موشكهاي هوا به زمين هدايت شونده ماوريك يا AGM-65A

.

این نکته قابل توجه است که در روزهای ابتدایی حمله صدام به ایران، به دليل تصفيه شديد ارتش از فرماندهان و نظاميان وطن پرست توسط اسلام پرستان، نیروی رزمی پیاده و زرهی آماده در مقابل عراق موجود نبود و ترابری برخي نیروهاي آماده از مراکزی چون لشگر زرهی قزوین يا خراسان تا مناطق غرب و جنوب کشور، روزها به طول می‌انجامید که در این صورت نیروهای عراقی به راحتی و بدون مانع قادر می شدند شهرهای اهواز، آبادان، کرمانشاه، ایلام، ماهشهر و ... را به راحتی به اشغال خود درآورند. در این میان پایگاههای هوایی همدان و بوشهر (به همراه اف-5 های پایگاههای دوم تبریز و وحدتي دزفول) با جنگنده‌های خود، پیشروی ماشین جنگی صدام را کند کرده و با انجام گاهن روزانه 600 سورتی پرواز، شلیک موشکهای ماوریک به ادوات زرهی و تدارکاتی عراق، عملن مانع پیشروی سریع 12 لشگر مجهز عراق شدند. ضمن اینکه با وجود خلبانان بسیار ماهری که در ایالات متحده آموزش دیده بودند، برتری هوایی در اوایل جنگ مطلقن در اختیار ایران بود و نیروی هوایی عراق جز در موارد بسیار معدودی، جرات استفاده از جنگنده‌هایش را پیدا نمی‌کرد. نیروی دریایی عراق به وسيلهء ناوچه قهرمان پیکان و فانتومهای پایگاه بوشهر در 7 آذر 1359، نیروی دریایی عراق را تقریبن برای همیشه از صفحهء روزگار محو کرد. شهید عباس دوران در این روز با انجام 9 ساعت پرواز مداوم بر علیه ناوچه‌های عراقی از قهرمانان این نبرد به شمار می‌آید.

کشورمان بارها از قابلیت بالای این هواپیما در حمل تعداد زیادی بمب بهره گرفت: از جمله می توان به حملات هوایی فانتوم ها با 22 بمب به پالایشگاهها و مراکز مهم عراق، حمله و نابودی 48 فروند هواپیما بر روی زمین در پایگاههای سه گانه ی موسوم به H3 در فروردین ماه 1360 توسط 8 فروند فانتوم (یکی از بزرگترین ماموریتهایی که به نام فانتوم در جهان ثبت شده است)، حملاتی با بمبهای 1.5 تنی به پادگانی زرهی در شمال بغداد، نابودی ناوچه‌های عراقی به وسیله موشکهای ماوريك و ... اشاره کرد.

يك عكس تاريخي از ساعت 14 روز 22 سپتامبر 1980
تانكهاي T-62 سپاه ششم عراق، با حملات جنگنده‌هاي عراقي و هجوم سربازان عراقي، مرز ايران را پشت سر مي‌گذارند و جنگ آغاز مي‌شود اما پايان جنگ، هشت سال بعد با وارد آمدن خسارتهاي بسيار هنگفت جاني و مالي به دو طرف رقم مي‌خورد.

.

از اواخر دهه 1980 تا پايان جنگ با عراق، هنگ 31 و 32 تاكتيكي، همواره به استعداد يك اسكادران جنگنده در پايگاه چهارم وحدتي دزفول حضور داشت. در سال 1988، اين جنگنده‌هاي از وحدتي به پايگاه نهم در بندرعباس منتقل مي‌شوند و تا دو ماه در آنجا مي‌مانند. امروزه پايگاه سوم همدان به عنوان مركز اصلي فانتومهاي F-4E و RF-4E نيروي هوايي ايران شناخته مي‌شود؛ اگرچه تنها يك هنگ با استعداد 3 اسكادران را دارد.

اين جنگنده، نخستين فانتوم F-4D ايران مي‌باشد كه هنوز در پايگاهي در ايالات متحده بسر مي‌برد. اندك مدتي پس از تحويل، به خدمت اسكادران 308 نيروي هوايي شاهنشاهي در پايگاه شاهرخي همدان درمي‌آيد و به شمارهء 601 - 3 سريال‌بندي مي‌شود. در سال 1974 با تغيير سازمان، به خدمت اسكادران 72 مستقر در پايگاه هوايي شيراز درمي‌آيد و شمارهء جديد 663 - 3 را مي‌گيرد. در سال 1976 دوباره به پايگاه و يگان قبليش يعني اسكادران 308 در شاهرخي همدان بازگردانده مي‌شود و در آنجا شماره سريال جديد 6697 - 3 را جهت سازگاري با سريال‌بندي جديد نيروي هوايي شاهنشاهي كه پنج رقم داشت و رقم نخست نوع كاركرد هواپيما را نشان مي‌داد دریافت می‏کند. (رقم نخست = 3 = هواپيماي جنگي)

.

همانند ساير جنگنده‌هاي F-4D نيروي هوايي ايران، اين هواپيما نيز براي حمل و استفادهء سيستم نشانه‌گذاري ليزري AVQ-9 Zot Box و بمبهاي هدايت ليزري GBU-10 مجهز بود. اين جنگنده دست كم از دو عمليات نيروي هوايي شاهنشاهي در عمان در دهه 1970 و نيروي هوايي اسلامي در كردستان مابين سال 1979 تا 1980 جان سالم به در برد و سپس در جنگ با عراق در دهه 1980 وارد پيكار گرديد. در اين دوره به خدمت در اسكادران 71 پايگاه شيراز درآمد اما بسته به نياز و شرايط جنگي، در پايگاههاي وحدتي دزفول، تبريز و برخي ديگر نيز ديده شد.

عكسي از دو فروند جنگندهء F-4D نيروي هوايي شاهنشاهي بر فراز خاك عمان
در جريان جنگ ظفار در كشور عمان، اين جنگنده‌ها نقش اساسي و بسيار مهمي در نابودسازي شمار زيادي از پايگاههاي شورشيان در عمان و جنوب يمن بازي مي‌كردند اما به دليل نبود اهداف مناسب، فانتومهاي ايران هيچگاه در عمليات پشتيباني نزديك هوايي (CAP) به كار گرفته نشدند. در بيشتر مواقع، مسلسل فانتومهاي ايران، كارآمدترين جنگ افزار آنها محسوب مي‌شدند و به همين دليل، جنگنده‌هاي F-4D نيروي هوايي شاهنشاهي كه در عمان مستقر شده بودند، همواره يك دستگاه مسلسل SUU-23A در جايگاه مياني بدنه حمل مي‌كردند.

.

داستان شماره گذاري F-4D به سريال 6712 - 3 نامشخص است. در اوايل دهه 1970 و به هنگام تغيير سريال هواپيماها در نيروي هوايي شاهنشاهي، برخي از جنگنده‌هاي عملياتي به دلايل گوناگون از دست مي‌روند (براي مثال پس از اينكه F-4D به شماره 602 - 3 از دست رفت، طي شماره‌گذاري دوباره، جنگندهء بعدي يعني 603 - 3 به جاي آن شمارهء بعدي را دريافت كرد).


تا سال 1979، جنگنده‌هاي F-4D نيروي هوايي ايران، دست كم دو بار دچار سريال‌بندي مي‌شوند و بدين جهت يافتن اينكه شماره سريال اوليهء آنها در ايالات متحده چه بوده، غيرممكن است. در اوايل سال 1979 يك فروند جنگنده F-4D به شماره 6712 - 3 مجهز به سيستم RHAWS در قسمت درنظر گرفته شده براي تعبيهء سامانهء مادون قرمز ياب IRST در زير آنتن رادار ديده شد که نشان از خرید این سیستم توانمند و پیشرفته توسط نیروی هوایی شاهنشاهی بود. اين سيستم نقش برجسته‌اي را در بيشتر عملياتهاي عمق خاك عراق بازي مي‌نمود. سيستم پيشرفتهء RHAWS به خلبان فانتوم اين امكان را مي‌دهد تا مكان سايتهاي موشكي سام و آتشبارهاي ضدهوايي داراي رادار را در محدودهء مقابل هواپيما شناسايي و زيرنظر بگيرد و دستهء پروازي را به مسيرهاي كم‌خطرتر راهنمايي كند. فانتوم داراي RHAWS پس از خدمت در اسكادران 71 و 72 در طول جنگ با عراق، و همچنين سرنگوني يك فروند MiG-21MF عراقي در اكتبر 1980، بيشتر مدت جنگ با عراق را در خدمت باقي ماند.

در نیمه‏شب پنجشنبه 16 جولای 2009، یک فروند جنگنده F-4E جمعی پایگاه ششم در بوشهر، به هنگام ماموریت آزمایشی شبانه در آسمان منفجر شده و در جزیره شیف در نزدیکی ساحل بوشهر سرنگون می‏شود. متاسفانه سرگرد خلبان علی کرمی و ستوانیکم مهدی علیا، فرصت اجکت پیدا نمی‏کنند و هر دو به شهادت می‏رسند.

.

هنگ تاكتيكي 61 در پايگاه بوشهر قرار داشت و شامل اسكادران 61 و 62 تاكتيكي بود و از جنگنده‌هاي F-4E و هواپيماهاي شناسايي RF-4E بهره مي‌گرفت. اسكادران 61 چهار و 62 هشت هواپيماي RF-4E تا سال 1992 در اختيار داشت. برای نمونه جنگندهء F-4E به شماره 6611 - 3 يكي از شش فانتوم جمعي هنگ 61 محسوب مي‌شد كه در بوشهر استقرار داشت و در عمليات مرواريد به تاريخ 29 نوامبر 1980 كه در آن از موشكهاي هوا به زمين ماوريك AGM-65A Maverick بهرهء فراواني گرفته شد و بيشتر نيروي دريايي عراق نابود گرديد شركت داشت. همچنین جنگندهء F-4E به شمارهء 6645 - 3 (شماره اصلي 01457 - 73) در بيشتر مدت جنگ در اختيار هنگ 61 قرار داشت و در جريان عمليات مرواريد به وسيلهء سرگرد ياسيني پرواز داده شد و چند ناوچهء موشك انداز عراقي را نابود ساخت.

در طول جنگ هشت ساله، نيروي هوايي عراق همواره تلاش مي‌كرد تا هوانيروز و نيروي هوايي ايران را زير فشار هميشگي نگه دارد. از اين رو حملات هوايي پي در پي به باندهاي خزش و همچنين پايگاههاي هوانيروز در غرب و جنوب ايران را ترتيب مي‌داد. هرچند بيشتر اين حملات چندان كارا نبودند زيرا پايگاههاي نيروي هوايي ايران هم بزرگ بودند و هم بسيار مستحكم؛ اما با گذشت زمان، برخي از هواپيماهاي اف-4 و اف-5 زير بمباران از بين رفتند.


هواپيماي شناسايي RF-4E به شمارهء 6507 - 2 به نظر يكي از آخرين فانتومهاي ناشناس UKI محسوب مي‌گرديد و به طور مستقيم از موجودي نيروي هوايي ايالات متحده در اختيار ايران قرار گرفته بود. اين هواپيما كه در اوايل دهه 1970، ده ها سورتي پرواز در عمق خاك اتحاد جماهير شوروي انجام داده بود، پس از شروع جنگ با عراق، در اختيار اسكادران 62 پايگاه شكاري بوشهر قرار داشت و پروازهاي بي‌شمار و گسترده‌اي را بر روي خاك عراق به انجام رساند.

ادامه دارد.

شنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نيروي هوايي ايران (4)


جنگندهء فانتوم F-4E به شماره سريال 6558 - 3 يكي از نخستين فانتومهاي ايراني به حساب مي‌آمد كه داراي مسلسل در محل دماغه بود. در اوايل جنگ با عراق، اين جنگنده در خدمت اسكادران 11 ام آموزشي پايگاه مهرآباد قرار داشت. به تاريخ 26 سپتامبر 1980، اين جنگنده موفق مي‌شود در چهار كيلومتري تهران، يك فروند ميگ-23 عراقي را سرنگون كند. امروزه تعداد بسيار اندكي از جنگنده‌هاي فانتوم F-4E در مهرآباد يافت مي‌شوند و آنهايي كه هستند، تنها در يگان سنجش و ارزيابي مورد استفاده قرار مي‌گيرند. اين يگان به طور مرتب دچار دگرگوني هواپيماهايش شده است زيرا هواپيماهاي تحويلي به اين يگان، در اختيار صنايع هواپيمايي ايران (IACI) قرار مي‌گيرند تا مورد تعميرات اساسي (اورهال) واقع شوند.

جنگنده بمب‏افكن فانتوم F-4E بارگذاری شده با چهار بمب سقوط آزاد خوشه‏اي BL.755
اين عکس، اندكي پس از سوختگيري هوايي و قبل از انجام يك عمليات ضربتي درون عمق خاك عراق، از درون يك هواپيماي تانكر بوئينگ 707-3J9C گرفته شده است. جنگنده‏‏هاي سريع و پرقدرت فانتوم، توسط ايراني‏ها براي هر ماموريتي استفاده مي‎‏گشتند و اغلب در ماموريتهايشان، بسيار فراتر از انتظار ظاهر مي‏شدند. شگفت‏آور آنكه فانتومها در سراسر جنگ با عراق، تاثيرگذار باقي ماندند و تا پايان ماه مي 1988، در ماموريتهايي چون نبردهاي هوا به هوا، موفقيتهاي خيره‏كننده‏اي در برابر جنگنده‏هاي بسيار مدرن‏تر عراقي بدست آوردند.


در طول دهه 1980، هنگ تاكتيكي 31 ام كه در پايگاه سوم شكاري نوژه همدان (شاهرخي سابق) با دو اسكادران تاكتيكي 31 و 32 مستقر بود، جنگنده‌هاي F-4E و RF-4E را در اختيار داشت. جنگنده F-4E به شماره سريال 6529 - 3 در بيشتر طول مدت جنگ با عراق در اختيار پايگاه سوم نوژه همدان بوده است. عكس منتشره به تاريخ 19 نوامبر 1980 از اين هواپيما، آن را با بمب‌هاي خوشه‌اي BL.755 ساخت شركت بريتانيايي هانتينگتون نشان داده است. در آن تاريخ (28 آذر 1359)، اين جنگنده به همراه سه فانتوم ديگر جهت بمباران استاديوم شهر بدره در عراق كه در آن هليكوپترهاي هايند از نوع Mi-25 پارك شده بودند، ديده شده است. در جریان این یورش، یک فروند فانتوم F-4E به خلبانی سروان محمدیوسف احمدبیگی و کمک سروان ایوب حسین نژادی هدف دو موشک سام قرار می‏گیرد و خدمه حدود ده سال در اسارت عراق باقی می‌مانند.




سرهنگ عباس دوران – سروان منصور کاظمیان
جنگنده F-4E به شماره 6570 - 3 همان فانتومي است كه در اختيار هنگ تاكتيكي 31 ام قرار داشت و توسط سرهنگ عباس دوران و سروان منصور كاظميان در حمله روز 21 جولاي 1982 به مركز كنفرانس سران غيرمتعهدها در مركز بغداد پرواز داده شد. به هنگام نزديك شدن به محدودهء فرودگاه بین‏المللی بغداد، جنگنده به وسيلهء يك سايت موشكي رولند2 غافلگير شده و هدف قرار مي‌گيرد. سروان كاظميان اجكت مي‌كند و به اسارت درمي‌آيد اما سرهنگ دوران هواپيمايش را به ساختمان كنفرانس مي‌كوبد (از برج مراقبت پایگاه الرشید و پالایشگاه الدوره نیز در نقل قولهای گوناگون به عنوان هدف نهایی عباس دوران یاد شده است).

.

جنگنده فانتوم 6684 - 3 مجهز شده به سيستم دوربين نشانه‌روي TISEO در اصل در اختيار هنگ تاكتيكي 91 ام قرار داشت كه در پايگاه هوايي بندرعباس مستقر بود اما در پاييز 1981 با وخامت اوضاع جنگ، جهت تقويت توان جنگي هنگ 31 به همدان فرستاده مي‌شود و از همانجا نيز بلافاصله به پايگاه چهارم وحدتي دزفول برده مي‌شود. اين فانتوم، يكي از هواپيماهاي موفق و به اصطلاح خوش ركاب خلبانان نيروي هوايي ايران بود و در جنگ با عراق، دست كم يك ميگ-21 عراقي توسط اين جنگنده سرنگون شده است.

.

يك عكس هوايي بسيار نزديك از پارلمان عراق (مجلس الوطني) در بغداد كه به وسيلهء هواپيماي RF-4E در روزهاي نخستين جنگ با عراق گرفته شده است. (خلبان: بهرام ایکانی)

.

هواپيماي RF-4E به شماره 6510 - 2 يكي از اندك فانتومهاي شناسايي نيروي هوايي ايران بود كه توانست از جنگ بسيار طولاني با عراق جان سالم به در برد و در بيشتر مدت جنگ در اختيار پايگاه سوم نوژه همدان قرار داشت. در نوامبر 1973، يك فانتوم شناسايي كه توسط خلبان ايراني و كمك آمريكايي هدايت مي‌شد، بر فراز خاك شوروي، توسط جنگنده MiG-21SMT رهگيري مي‌شود. ميگ روسي، مسلسلش را به كار مي‌گيرد و چهار موشك هوا به هواي K-13 خود را نيز به سمت فانتوم ايراني شليك مي‌كند كه به وسيلهء مانورهای سنگین سرگرد شکوه نیا و همچنین تلاش كمك خلبان آمريكايي و بهره‏گیری وی از سیستمهای پیشرفتهء الکترونیکی هواپیما، همگي موشکها به هدر می‏روند و سرانجام خلبان ميگ-21 ناچار مي‌شود جهت سرنگوني فانتوم ايراني، هواپيمايش را به آن بكوبد.
.

فانتوم D به شماره 602 – 3 که متاسفانه در دسامبر 1968 به دلیل نقص فنی سرنگون ‏شد.

.

هنگ 32 تاكتيكي كه در پايگاه سوم شكاري نوژه همدان (شاهرخي سابق) استقرار داشت، داراي دو اسكادران شكاري 306 و 308 بود كه از جنگنده‌هاي بمب‌افكن‌هاي F-4D بهره مي‌گرفتند. هردوي اين اسكادرانها پس از پايان جنگ با عراق، در اواخر دهه 1980 منحل شدند و هواپيماهايشان به هنگ تاكتيكي 71 منتقل گرديدند. در عوض، هنگ 32 با دو اسكادران تازه تشكيل 33 و 34 مجهز به جنگنده‌هاي F-4E تاسيس مي‌شود. به اسكادران 33 ام، چهار فانتوم شناسايي RF-4E نيز اضافه مي‌شود و اين تركيب پروازي، تاكنون حفظ شده است.

ادامه دارد.

جمعه، بهمن ۳۰، ۱۳۸۸

اف-4 فانتوم در نیروی هوایی ایران (3)


تقريبن در كل طي دهه 1970، نيروي هوايي شاهنشاهي ايران درگير دريافت هواپيماهاي جنگي و تمريني جديد و آموزش تعداد بسيار زيادي خدمه مورد نياز آنها بود. بنابراين ساختمان‌بندي اين نيرو به طور مرتب دگرگون مي‌شد. تنها گسست روابط با ايالات متحده بود كه باعث شد ساختار اين نيرو از سال 1980 تاكنون درجا بزند و ثابت بماند. در دهه 1970، يگانهاي فانتوم در نيروي هوايي ايران، به شكل زير پيكربند و تجهيز مي‌شدند:

کابین نخستین فانتوم F-4D در ایالات متحده و پیش از تحویل، به افسران ایرانی آموزش و نشان داده می‏شود (1347)

هنگ تاكتيكي شكاري 11 ام كه در پايگاه يكم مهرآباد مستقر بود و در آن اسكاران 11 ام به عنوان يك مدرسه آموزش فنون هوايي به كار گرفته مي‌شد و اسكادران 12 ام كه داراي هواپيماهاي F-4E و RF-4E بود و در آخرين پيكربندي، قرار بود با نخستين اسكادران پيش‌اخطار هوايي ايران همكاري داشته باشد. در بهار سال 1981، جنگنده‌هاي F-4E پايگاه يكم، به طور موقت و براي چند ماه در پايگاه چهارم شكاري وحدتي دزفول استقرار يافتند تا بتوانند در دو عمليات بزرگ نيروي زميني ارتش ايران بر ضد ارتش عراق، بدون نياز به حمل تانكهاي سوخت خارجي و با بيشترين مقدار جنگ‌افزار بارگذاري شده شركت جويند.

در عكس، چهار فروند جنگندهء F-4D نيروي هوايي شاهنشاهي ايران به هنگام حضور در يك رژه هوايي در تهران در سال 1969 ديده مي‌شوند. جنگندهء F-4D نخستين گونه از جنگندهء افسانه‌اي فانتوم بود كه در اختيار ايران قرار گرفت و همچنين نخستين جنگندهء ايراني بود كه بدون درنگ وارد ماموريت جنگي شد كه در جريان آن در دهه 1970 سعي مي‌شد جنگنده‌هاي MiG-25R شوروي كه بر فراز خاك ايران عمليات شناسايي - جاسوسي انجام مي‌دادند رهگيري شوند. به دنبال آن، فانتومهاي ايراني در جنگ ظفار بر عليه شورشيان عمان و یمن جنوبی وارد گود شدند. دو يگان نيروي هوايي شاهنشاهي كه از جنگنده‌هاي F-4D در طي دهه 1970 بهره مي‌گرفتند، اسكادرانهاي 306 و 308 ام مستقر در پايگاه هوايي مهرآباد تهران بودند. در سال 1975 اين جنگنده‌هاي در اختيار اسكادران 71 و 72 ام قرار گرفتند و به پايگاه هفتم در شيراز منتقل گرديدند. در بيشتر سالهاي دههء 1970، اين دو اسكادران به جز در مواردي كه به طور موقت در جنگ عمان شركت داشتند، به شدت درگير بودند. اين جنگنده‌ها همچنين جهت افزايش تجربهء پروازي پرسنل جديد نيز به كار گرفته مي‌شدند. در دهه 1970 نيروي هوايي شاهنشاهي با تلاش بسيار در حال گسترش توانمندي ناوگان خود كه شامل جنگنده‌هاي قديمي F-5A/B و F-86 Sabre بود تا در سالهاي بعد بتواند با كمك پرسنل جديد، تكنولوژي برتر و پيشرفتهء شكاري‌هاي اف-4 ، اف-14 و اف-16 را بكار گيرد.


یکی از آخرین ماموریتهای پشتیبانی نزدیک هوایی (CAS) در مهر ماه 1359 توسط دو فروند جنگنده بمب‏افکن F-4D در منطقهء جفیر در نزدیکی اهواز از اسکادران 71 ام انجام می‏گیرد. در این منطقه، یک واحد بزرگ زرهی از ارتش عراق با دسته‏جات پراکنده از لشگر زرهی خوزستان درگیر بودند و می‏رفت تا اهواز محاصره و اشغال شود. دو فروند جنگنده F-4D ساعت 20:14 از پایگاه سوم شکاری همدان، باید از پدافند سنگین و فشردهء عراقیها در منطقهء جفیر که نزد خلبانان معروف بود، عبور می‏کردند. با توجه به نزدیکی خطوط درگیری خودی با دشمن، ماهرترین خلبانان انتخاب شده بودند و باید با دقت فراوان، منطقهء مورد نظر را بمباران می‏کردند.


با نزدیک شدن به اهواز، لیدر برای افزایش ارتفاع، گردش به راست بسیار تندی را انجام داد. وینگ من (شماره 2) نیز به تقلید از رهبر دسته، صعود کرد و سپس با دستور لیدر، همزمان با شیرجهء تند فانتومها، بمبها رها شدند. توپهای پدافند 23 و 57 م م عراقیها بی‏قفه شلیک می‏کردند. لیدر پس از شیرجه و اتمام بمباران، گردش سریع خود را برای خروج از تیررس پدافند راداری 57 م م عراقیها آغاز می‏کند. فانتوم شماره 2 برای شناسایی کامل هدف که عبارت بود از دسته‏ای بزرگی از تانکهای محافظت شدت توسط پدافند متمرکز و فشردهء عراقیها، گردش تند 360 درجه‏ای همراه با یک صعود سریع را انجام داد و بلافاصله همانند لیدر بمبهای خود را بر روی تانکها رها نمود. دود و آتش حاصل از بمبهای لیدر، دید را برای شماره 2 کاهش داده بود اما وی هنوز هدف را در دید داشت. شماره 2 پس از رهاسازی بمبها، با تجربه‏ای که از بکارگیری مسلسل 23 م م هواپیمایش در جنگ ظفار داشت، آتش مسلسل را به سمت تانکها و ادوات زرهی عراقیها گرفت. سپس با گردش به راستی تند، صعود خود را جهت بازگشت به پایگاه آغاز نمود. کمتر از 5 ثانیه پس از گردش، فانتوم شماره 2 از کنترل خارج شد و دماغه‏اش به سمت چپ متمایل گردید. این جنگنده از ناحیه زیر دم و بال چپ، هدف توپهای پدافند 57 م م عراقیها قرار گرفته بود. موتور غول‏پیکر J-79 سمت چپ در آتش می‏سوخت و دود سیاه و غلیظی از فانتوم خارج می‏شد. هنگام اصابت، گردش به راست سریع فانتوم هنوز کامل نشده بود و بدین جهت خلبان فانتوم هر دو موتور را در حالت AB یا پس‏سوز قرار داد. پس از خروج از تیررس پدافند، خلبان، موتور سمت چپ را خاموش می‏کند و توان موتور سمت راست را بر روی 85 درصد قرار می‏دهد. اما به زودی معلوم می‏شود که به جز موتور، پارگی لوله‏های سیستم هیدرولیک، فشار هیدرولیک را بسیار کاهش داده است. مشکل هیدرولیک باعث شده پرواز جنگنده به سمت چپ متمایل شود در نتیجه خلبان تلاش زیادی می‏کرد تا جنگنده به پرواز خود بتواند ادامه دهد. لیدر بلافاصله خود را در قسمت پایین و پشت شماره 2 قرار می‏دهد تا میزان خسارات وارده را با رادیو به شماره 2 اطلاع دهد. دم، بال چپ، درب ارابهء فرود سمت راست و تمام ناحیهء زیرین جنگنده دچار خسارات فراوان شده بود؛ ضمن اینکه از بال چپ، سوخت به گونه‏ای نشت می‏کرد که هر لحظه امکان داشت هواپیما به طور کامل در آسمان در آتش بسوزد. لیدر به شماره 2 پیشنهاد می‏دهد در هر باند فرود اضطراری که مناسب باشد فرود بیاید اما خلبان شماره 2 اصرار داشت که در نزدیکترین پایگاه هوایی فرود آید. نشت و کاهش شدید سوخت مهمترین نگرانی خلبان فانتوم شماره 2 بود. فانتوم شماره 2 ناچار است در باند فرود پایگاه چهارم (وحدتی) فرود آید.


حین نزدیکی به باند، خلبان متوجه می‏شود ارابه فرود اصلی هنوز به طور کامل باز نشده است. بلافاصله با تماس چرخهای فانتوم با باند، تایر ارابه فرود سمت چپ می‏ترکد و ارابه فرود سمت که توسط پدافند عراق آسیب دیده بود، با اندکی فشار سطح باند، به درون محفظهء خود جمع می‏گردد. فانتوم زخمی اکنون به سمت راست کشیده می‏شود و از باند خارج می‏گردد. توپ 23 م م SUU-23A که در جایگاه میانی بدنه نصب شده بود، به دلیل از دست رفتن ارابه‏های فرود، از جایش کنده می‏شود.


خلبان سعی می‏کند با استفاده از چرخ جلو، فرود جنگنده را بر مسیر مستقیم نگه دارد اما تلاش وی بی‏فایده است. سرانجام فانتوم که تا حدود زیادی از سرعتش کاسته شده است، در چمن بین دو باند پایگاه وحدتی متوقف می‏شود. پس از توقف، چرخهای ارابه فرود آتش می‏گیرند که توسط یگان آتش‏نشانی پایگاه خاموش می‏شوند. تکنیسین‏های فنی، موتورها و دیگر قطعات سنگین فانتوم را از آن پیاده می‏کنند و فانتوم به وسیلهء یک فروند هلیکوپتر شینوک CH-47C به پایگاه همدان حمل می‏شود و در پایگاه همدان پس از چندین ماه تعمیر و تعویض قطعات، دوباره به خدمت باز می‏گردد.

ادامه دارد.