در طول سالهای 61 تا 67 و با افزایش شدید حملات هوایی رژیم عراق به تاسیسات نفتی و دریایی ایران، آمار درگیری فانتومها با میراژهای عراقی روز به روز بالاتر میرفت. میراژهای عراقی، این امکان را داشتند تا از حریم هوایی کشورهای دوست و برادر و البته مسلمان کویت، بحرین، عربستان سعودی و قطر استفاده کنند. بر اساس یک توافقنامه بین صدام و کشورهای عربی منطقه، هنگامی که جنگندههای عراقی از پایگاههای خود به سمت خلیج فارس پرواز میکردند، بلافاصله به وسیلهء تلفن مستقیمی که در ستاد نیروی هوایی عراق قرار داشت، اطلاعات مورد نیاز به آگاهی کویتیها (به عنوان نزدیکترین کشور به خلیج فارس) میرسید و آنها نیز تسهیلات لازم را از پایگاه رادارشان برای خلبانان عراقی فراهم میکردند تا از تیررس رادارها و شکاریهای ایران دور بمانند. تمام این کوششهای شبانهروزی عراق با ورود میراژها به صحنه جنگ خلیج فارس، به صورت جدی افزایش یافت.
در اواخر جنگ ویرانگر هشت ساله، نیروی هوایی عراق دست کم یک فروند هواپیمای باربری Il-76 خود به تانکر تبدیل کرد تا بتواند به جنگندههای Mirage F-1 که در عمق خلیج فارس مشغول عملیات ضربتی بر علیه نفتکشها و تأسیسات دریایی ایران بودند، سوخت برساند.
ورود سوپر اتاندارد
در اکتبر 1983، دولت فرانسه برای افزایش کارایی شکار کشتیها توسط نیروی هوایی عراق، تعداد 5 فروند جنگنده ضدکشتی Super Etendard را به عراق اجاره میدهد. این معامله، همچون فروش موشکهای ضدرادار آرمات (ARMAT) با یک نام جعلی به نام شکر (Sugar) انجام میگیرد. سوپر اتانداردهای عراقی بسیار بیشتر از تواناییشان شهرت و آوازه یافتند. رادار Agave (رادار آگیو) آنها، تنها قابلیت عملیات ضدکشتی با موشکهای اگزوسه را داشت و کاردکرد آن در حالت هوا به هوا، بسیار ضعیف بود.
اما سوپراتانداردها با وجود شمار اندکشان و همچنین کمبود خلبانان آموزش دیده، در یک دورهء یک ساله، عملیات ضدکشتی بسیاری انجام میدهند. به تاریخ 27 مارس 1984، نفتکش فیلیکون متعلق به یونان که حامل نفت ایران بود در 40 ناتیکال مایلی جنوب غربی خارک هدف موشکهای اگزوسه پرتابی از سوپر اتانداردهای عراقی قرار میگیرد. در 3 دسامبر 1984 با همکاری جنگندههای تازه وارد Mirage F-1EQ-5، نفتکش مینیاتور متعلق به قبرس و در 21 دسامبر 1984، نفتکش ماگنولیا که با پرچم لیبریا حرکت میکرد، هدف قرار گرفته و غرق میشوند.
اما کار بدینجا پایان نمی پذیرد. در دست کم چهار رویارویی فانتومها و تامکتهای بوشهری با سوپر اتانداردها، دو فروند از سوپراتاندارد های عراقی سرنگون میشوند. در 3 آپریل 1984، با اعلام زنگ اسکرامبل در پایگاه ششم بوشهر، دو فانتوم F-4E برای رهگیری دو پرنده ناشناس که از منطقه خورعبدالله وارد خلیج فارس شده بودند، برمیخیزند. فانتومهای ایرانی به سرعت و با کمک اپراتور رادار، خود را به هدف میرسانند. بلافاصله یکی از فانتومها، نزدیکترین هدف را با یک موشک اسپارو AIM-7E-2 هدف قرار میدهد. پرنده ناشناس که یک جنگنده ضدکشتی سوپر اتاندارد است با آسیب دیدگی شدید به همراه جنگنده دیگر به سرعت به سمت عراق باز میگردد و به هنگام فرود در پایگاهش، نابود میشود. به تاريخ ۲۶ جولای ۱۹۸۴، دو فروند سوپر اتاندارد در راه حمله به تانکر نفتکش در نزديکی جزيره خارک بودند که سيستم گيرندهء اخطار راداري آنها، خبر از نزديک شدن شيء ناشناس پرنده از سمت عربستان سعودی داد. اين موضوع به خودی خود مهم نبود زيرا عراقيها به طور دائم پرواز هواپيماهای گشت اف-۱۵ عربستان را بر فراز سواحل توسط رادار ثبت ميکردند. اين بار اما موضوع کمی تفاوت داشت. سر دسته سوپراتاندارد ها که شاهد انفجار هواپيمای همراه خود بود، به سرعت به پايگاه خود فرار نمود. عراقيها تا مدتها بر اين اعتقاد بودند که هواپيمای سوپر اتاندارد آنها توسط هواپيماهای اف-۱۵ عربستان مورد اصابت قرار گرفته است، اما واقعيت به شکل ديگری بود. يک فروند تامکت ايرانی، چنان دستگاههای هشدار دهندهء سوپراتاندارد ها را مختل کرده بود که آنان متوجه نشدند که يک اف-14 ايرانی در کمين آنهاست و در حقيقت يک موشک فونيکس AIM-54A بود که هواپيمای سوپر اتاندارد را مورد اصابت قرار داد و منهدم نمود. تنها پس از گذشت دو هفته، سوپر اتانداردها جرأت حضور دوباره بر فراز خليج فارس را پيدا کردند.
عکسی از پنج سوپر اتاندارد عراقی
مدتی بعد، عراقیها با تغییراتی که در بر روی جنگندههای Mirage F1-EQ5 انجام می دهند، موفق میشوند بر روی هرکدام از آنها، دو فروند موشک ضدکشتی اگزوسه را سوار نمایند و بدین ترتیب، با ورود جنگندههای توانمندتر در مانور، رادار و سیستمهای الکترونیک میراژ اف-1، سه فروند سوپر اتاندارد باقیمانده به فرانسه بازگشت داده میشوند.
در نبود قطعات یدکی رادارهای APQ-120 و جنگ افزارهای مناسب فانتومها و تامکتها، حملات میراژها و سوپراتاندارد های عراقی به نفتکشهای حامل نفت ایران، تاسیسات نفتی و مراکز صنعتی مهم ایران، روز به روز افزایش پیدا میکرد. هر روز خبر جدیدی از حملات سنگین و پرخسارت عراق به تأسیسات ایران منتشر میشد. برای مثال به تاریخ 7 شهریور 1366، جنگندههای میراژ به تأسیسات جزیره لاوان حمله کردند و چند موشک هوا به زمین هدایت شونده AS-30L را به سمت سکوی نفتی رسالت شلیک کردند که بر اثر آن، مخزن بنزین، تأسیسات آب شیرینکن، دو مخزن گازوئیل و تأسیسات برق جزیره منهدم شدند و مخازن نفت 2 و 3 و مخزن شماره 4 ذخیرهسازی بنزین دچار آتشسوزی بسیار شدید شدند. همچنین 35 نفر از مأموران آتشنشانی نیز دچار سوختگی بسیار شدید گشتند. میراژها که اکنون توسط تامکتها و فانتومهای پایگاه ششم تعقیب میشدند، به آسانی وارد حریم هوایی بحرین و قطر شدند و پس از سوختگیری، در کمال آسودگی و امنیت به عراق بازگشتند. کمتر از 5 دقیقه بعد، دسته دوم میراژهای عراقی، جزیره فارسی را با 18 راکت و موشک AS-30 مورد حمله قرار دادند و یک نفتکش 130 هزار تنی ایرانی به نام الوند را به هنگام بارگیری در جزیره سیری مورد حمله شدید قرار دادند و آن را از وسط به دو نیم کردند.
.
نفتکش 130 هزار تنی الوند لحظاتی پس از حمله توسط میراژهای عراقی
.
تنها 3 روز بعد در 10 شهریور 1366، چهار فروند Mirage F-1 با پرواز در ارتفاع بسیار پایین و عبور از شیار شمال و جنوب کوههای مشرف بر ذوب آهن اصفهان، این کارخانه را به شدت بمباران کردند. در این حمله 25 تن از کارگران کارخانه به شهادت رسیدند و 160 تن دیگر نیز به شدت مجروح گشتند. در همان روز، دستهء دیگری از میراژها، تأسیسات برق 63 هزار تنی تیران را بمباران کردند که بر اثر آن این مرکز تقریبن نابود شد. همزمان در خلیج فارس، جنگندههای میراژ عراقی، یک فروند نفتکش قبرسی که در اجاره شرکت نفتکش ایران بود، در 120 کیلومتری جنوب بوشهر و 40 کیلومتری جزیره فارسی با دو موشک اگزوسه AM-39 Exocet هدف قرار دادند. لحظاتی بعد، کشتی تدارکاتی بیگ اورنج (Big Orange) در نزدیکی ترمینال نفتی خارک هدف موشکهای اگزوسه قرار گرفت. سنگینترین بمبارانها در روز 18 شهریور 1366 انجام گرفت که میراژهای عراقی در حملات سنگین و سراسری هوایی خود، مراکز صنعتی و مسکونی شهرهای کرمانشاه، دورود، پیرانشهر، دزفول و کارخانه هپکو اراک را هدف راکتها، بمبها و موشکهای هدایت شونده AS-30 قرار دادند.
.
.
میراژها در جنگ شهرها و حمله به مراکز صنعتی و تجاری تا پایان جنگ حضور گسترده و چشمگیر داشتند و با کاهش پرواز تامکتها به دلیل نبود قطعات یدکی و جنگ افزارهای مورد نیاز، نیروی هوایی ایران به ناچار به استفاده از جنگندههای اف-4 و اف-5 روی آورد. عملیات سنگین و فشردهء صدها جنگنده ضربتی میراژ اف-1، سوخوی-22 و میگ-23 عراقی شبانهروز و تا پایان جنگ ادامه داشت. با سختتر شدن شرایط جنگ و شکست در کلیهء جبههها که به دلیل بهرهگیری از نیروهای فاقد آموزش کافی، نبود تجهیزات و ساز و برگ مناسب جنگی و کاهش داوطلبان مرگ اتفاق افتاد، جمهوری اسلامی ناچار شد راه قدس را از کربلا عبور ندهد و جام زهر را بنوشد و آتشبس پیشبینی شده در قطعنامه 598 شورای امنیت را بپذیرد. پس از پذیرش قطعنامه 598، پروازهای ضربتی میراژهای عراقی همچنان ادامه داشت. در جریان حمله گروهک مجاهدین خلق به کرمانشاه، میراژها با همراهی جنگندههای میگ-23، سنگینترین و فشردهترین عملیات ضربتی هوایی خود را انجام دادند.
در این مقطع 6 ساله، نیروی هوایی ایران به دلیل ادامه جنگ در درون خاک عراق و تحریمهای گسترده ناشی از آن، روز به روز به لاک دفاعی فرو میرود. تامکتها در نبود قطعات یدکی حساس موشکهای فونیکس، تنها برای بهرهگیری از توان رادار پرقدرتشان به پرواز درمیآیند و در اواخر جنگ، با نبود قطعات الکترونیکی رادار، تامکتها تنها میتوانند با سایدوایندر و مسلسل به جنگ میراژ اف-1 و سوپراتاندار و میگ-25 بروند. عباس دوران، قهرمان 120 پرواز برون مرزی با فانتوم، به مسلخ بغداد فرستاده میشود، جایی که خود نیز میداند بر خلاف کمان99، در رویارویی با دهها سایت رولند، کروتال، سام2، سام3 و سام6 برگشتی درکار نیست. عباس، قربانی جاهطلبی مقامات جمهوری اسلامي در پافشاری به ادامهء جنگ میگردد. حسین خلعتبری، استاد پرتاب موشکهای ماوریک و قهرمان جنگ دریایی نبرد هفتم آذر 1359، با فانتوم D و بدون پشتیبانی هوایی و زمینی، به جنگ دو میگ-23 و یک میگ-25 فرستاده میشود. حسین با سایدوایند، به جنگ آکرید ها و آپکس ها ميرود.
در ماههای پایانی جنگ با عراق، توان نیروی هوایی ایران به دلیل نبود دسترسی به قطعات یدکی و جنگ افزارهای مورد نیاز به شدت تحلیل میرود. به طوری که برای پرواز گشت خلیج فارس گاه تنها یک تامکت عملیاتی موجود است که آن هم با چند بار سوختگیری هوایی، تا 13 ساعت در آسمان پرواز داده میشود. فانتومها نیز به دلیل ضعف سیستمهای راداری و الکترونیک، تلفات، خسارات و همچنین نبود پشتیبانی راداری مناسب، نمیتوانند مانع جدی و مهمی برای جنگندههای میراژ اف-1 عراق به شمار آیند که شب و روز به دنبال شکار نفتکشها و کشتیهای باری موجود در سواحل ایران هستند. بین 1982 تا 1988، آواکسهای E-3A Sentry عربستان سعودی، نقش اساسی و مهمی در یاری رسانی اطلاعاتی به نیروی هوایی عراق در شکار نفکتشها و همچنین حمله به تاسیسات نفتی ایران ایفا میکنند. تقریبن در تمامی طول سال 1363، فانتومهای پایگاه ششم در بوشهر، برای اسکورت نفکتشها به خارک و دیگر بنادر شمالی خلیج فارس پرواز میکردند. در پاسخ به حملات عراقیها به کشتیهای حامل نفت و ملزومات در بنادر ایران، نیروی هوایی طرح ویژهای را از اردیبهشت 1363 آغاز نمود. هدف این طرح، حمله هوایی به کشتیهایی بود که محمولههای جنگ افزار و غیره را به مقصد عراق ولی در بنادر عربستان سعودی و کویت تخلیه میکردند. نتیجهء این طرح آن بود که فانتومهای پایگاه ششم خیلی زود طرف اصلی درگیری با شکاریهای اف-15 عربستان سعودی شوند.
.
سروان خلبان همایون حکمتی
زندگي ابدي: 15 خرداد 1363
.
ماجراي درگيري هوایی عربستان با ایران
به تاریخ پنجم ژوئن 1984 برابر 15 خرداد 1363 دو فروند فانتوم F-4E از پایگاه بوشهر جهت عمليات بر روی خلیج فارس به هوا بلند میشوند. پيش از پرواز فانتومها، يک فروند هواپيمای گشت دريايي P-3F Orion نيروی هوايی ايران، يک فروند تانکر نفتکش را در جنوب جزيره لاوان و نزديک به سواحل عربستان سعودی در خليج فارس شناسايي كرد. در اوايل جنگ موسوم به نفتكشها، ايران تنها اقدام به نابودی نفتکشهای عازم به مقصد عراق ميکرد اما اينک نيروی هوايی ايران مأموريت يافت تا کشتيهای نفتکش عربستان و کويت را هم مورد هدف قرار دهد زيرا اين دو کشور به طور علنی از عراق در جنگ حمايت مالی و تسليحاتی ميکردند. بعد از شناسايی نفتکش توسط اوريون ايرانی، دستور حمله به نفتكش ياد شده به دو فروند فانتوم كه متعلق به گردان 61 از پايگاه ششم شکاری بوشهر بودند، جهت حمله به اين نفتکش صادر شد. تنها چند لحظه پس از پرواز فانتومها در آسمان خليج فارس، يک فروند هواپيمای آواكس E-3A متعلق به نيروی هوايی عربستان سعودي (RSAF)، آنان را شناسايي نمود. اين رادار پرنده در خاک عربستان مستقر بود و اطلاعات ارزشمندي در اختيار همپيمانان آمريکا در منطقه قرار ميداد. همزمان دو فروند هواپيمای اف-15 نيروي هوايي سلطنتي عربستان يكي از نوع F-15C و ديگري F-15D متعلق به اسکادران ششم، مشغول تمرين سوختگيری هوايی از تانکر KC-10 نيروی هوايی ايالات متحده بودند.
.
.
با توجه به خطر حمله فانتومهای ايرانی به نفتکش سعودی، هواپيمای آواکس، دستور قطع عمليات سوختگيری را به ايگلها صادر و آنها را جهت رهگيری به سمت فانتومهای ايرانی هدايت نمود. عامل اصلی و هدايتگر اين مأموريت، حضور استاد خلبان آمريکايی در کابين عقب جنگنده F-15D بود. معلم خلبان آمريکايی به نام سروان بيل تيپين (Capt Bill Tippin) خلبانان ايگلها را تشويق به انجام اين عمليات نمود و با يادآوری توانمنديهاي هواپيمای F-15 آنان را از پيروزی قاطع مطمئن ساخت. زمانی که فانتومهاي ايرانی به قسمت جنوبی پايگاه دريايی الجبيل (Al-Jubayl Naval Nase) رسيدند، دو فروند اف-15 ايگل ياد شده از روبرو به آنان حملهور شدند. تحت فرماندهی و هدايت مستقيم خلبان آمريكليي و با به کارگيری مختصات دقيق ارائه به وسيلة هواپيماي آواكس، رادار ايگلها بر روی فانتومهاي ايرانی قفل شدند و هرکدام يک موشک اسپارو AIM-7F Sparrow به طرف فانتومها شليک کردند. موشکهای شليک شده باعث انفجار يکی از فانتومها و صدمه ديدن شديد فانتوم ديگر گرديدند. خدمهء فانتوم دوم که به شدت آسيب ديده بود موفق به بازگرداندن هواپيماي خود به کشور گرديدند و با فرود اضطراری در فرودگاه جزيرهء کيش از مرگ حتمی نجات يافتند. خلبانان فانتوم منفجر شده که سروان همايون حکمتی و سروان سيد سيروس کريمی نام داشتند، هرگز فرصت خروج از کابين را پيدا نکردند و به همراه هواپيمای خود در اعماق آبهای خليج فارس به ابديت شتافتند. (با تشكر ويژه از آقاي فريبرز بابت اين نوشتار)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر