فانتوم پس از جنگ ویرانگر هشت ساله
دربارهء وضعيت فانتومهاي ايراني مقالهاي كه در مجلهء Combat Aircraft نوشته شده است، برخي نكات جالب توجه به نظر ميرسند. در این مجله به طور خلاصه قدرت فانتومهای IRIAF ، محدود به 12 فروند F-4D و 64 فروند F-4E و 6 فروند RF-4E ميباشد. از اين تعداد در سالهاي اخير چندین فانتوم D و E به دليل نقص فني از دست رفتهاند و به نظر ميرسد اسكادران شناسايي 11 كه شامل هواپيماهاي RF-4E بود و زماني فرمانده با لياقت آن فريدون ذوالفقاري بود، با دارا بودن تنها سه فروند فانتوم شناسايي كه در وضعيت عملياتي بودن سيستمهاي پيچيده آن ترديهاي جدي وجود دارد، بيشتر به نيروي نمادين در IRIAF شباهت دارد تا نيرويي كارآمد. بيشتر فانتومهاي IRIAF به تازگي جهت افزايش عمر عملياتيشان بهينهسازي شدهاند. همانند ساير تايپهاي IRIAF، فانتومها نيز جهت حمل جنگ افزارهاي گوناگون دچار برخي دگرگونيها شدهاند.
برخي از فانتومها براي پرتاب موشكهاي ضدرادار روسي Kh-58 كه در ناتو به نام AS-11 Kilter شناخته ميشوند، بهينهسازي شدهاند.
بيشتر فانتومها توانايي حمل موشك چيني ضدكشتي C-802K-2 را كه در ايران به نام نور مونتاژ ميشود، بدست آوردهاند. موشك هدايت ليزري ستار-3، مين پخش كن كايت-2000 و همچنين مجموعهء گستردهاي از جنگ افزارهاي هدايت شوندهء الكترواپتيكالي كه بر پايهء جستجوگر موشك سرشناس ماوريك AGM-65 و سرجنگي بمبهاي سري MK80 شكل گرفتهاند، از جمله مهمات جديد فانتومها به شمار ميآيند. در مقالهء ياد شده همچنين نوشته شده كه تلاش ايرانيان برای افزودن توانایی حمل و شليك موشكهاي هوا به هواي روسي هدايت راداري R-27 و گرماياب R-73 توسط فانتوم به دلیل ناکامی در همسانسازي رادار فانتوم با موشکهای یاد شده با موفقيت همراه نبوده است و فانتوم های ایرانی همچنان مجبورند از موشكهاي قديمي AIM-7E-2 اسپارو بهره ببرند. در اين مقاله همچنين نوشتهء جالب توجهي وجود دارد كه در آن اشارهاي به يك تامكت F-14A ايراني شده كه موشك گرماياب روسي R-73 با كلاه خلباني داراي سايت نشانهروي كه HMS يا Helmet Mounted Sight ناميده ميشود، يكپارچه شده است. (سال 8 – شماره 6)
مین پخش کن Kite نمونهای کپی شده از سیستم جنگ افزار JP233 قابل نصب بر روی بمب افکن Tornado IDS میباشد..
.
در زمینه بهینه سازی رادار جنگندههای اف-4 فانتوم، چهار پروژه تکمیل شده معرفی میگردد؛ از جمله «پروژه البرز» برای بهینهسازی رادار کنترل آتش APQ-120 جنگندههای F-4E. در چارچوب این پروژه برد کشف رادار از 160 کیلومتر به 290 کیلومتر و برد ردگیری آن تا 79 کیلومتر افزایش یافته است. از ویژگیهای اعلام شده این برنامه افزایش توانایی تمیز دادن هدفهای چندگانه میباشد. در مورد رادار کنترل آتش APQ -120 پروژهء دیگری نیز به اجرا درآمده که «ذوالفقار» نام گرفته است. کارشناسان الکترونیک نیروی هوایی تحت پروژه ذوالفقار حالت (نشان دهنده هدف متحرک هوابرد = AMTI یا Airborne Moving Target Indicator) را بر امکانات رادار F-4E افزودهاند. از ویژگیهای این حالت جدید میتوان امکان تشخیص و شناسایی هدفهای در حال پرواز در ارتفاع پایین، ردگیری بهتر هدف هوابرد و هدایت موشکهای هوا به هوای راداری به سوی آن را بر شمرد. جزئیات بیشتری از این پروژه اعلام نشده است.
.
«پروژه افق» نیز در زمینه بهسازی رادار قدیمی و ناتوان APQ-153 جنگندههای F-5E Tiger II به اجرا درآمده و برد کشف هوابرد آن از 32 به 64 کلیومتر و برد ردگیری آن از 16 به 40 کیلومتر افزایش یافته است. از امکانات اعلام شده این برنامه باید به توانایی ردگیری زاویه ای تا 90 درجه، با توان بیشتر در تمیز هدفهای چندگانه نزدیک به یکدیگر اشاره نمود. رادار APQ-153 پیشتر فاقد توانایی ردگیری زاویهای (Off-Boresight) بوده و تنها میتوانست هدفهای هوایی روبروی خود را ردگیری نماید. گفته میشود که با اجرای پروژه افق، توانایی شلیک موشکهای هوا به هوای راداری نیز برای F-5E فراهم شده است. در این صورت، جنگندههای F-5E نیروی هوایی ایران از این نظر در میان به کار گیرندگان این هواپیما در جهان پس از نیروی هوایی سنگاپور منحصر به فرد خواهند بود. نوع موشکهای راداری در نظر گرفته شده برای این هواپیما اعلام نشده ,ولی احتمالن AIM-7E-2 اسپارو یا سوپر ماترا Super 530D میباشد.
«پروژه افق» نیز در زمینه بهسازی رادار قدیمی و ناتوان APQ-153 جنگندههای F-5E Tiger II به اجرا درآمده و برد کشف هوابرد آن از 32 به 64 کلیومتر و برد ردگیری آن از 16 به 40 کیلومتر افزایش یافته است. از امکانات اعلام شده این برنامه باید به توانایی ردگیری زاویه ای تا 90 درجه، با توان بیشتر در تمیز هدفهای چندگانه نزدیک به یکدیگر اشاره نمود. رادار APQ-153 پیشتر فاقد توانایی ردگیری زاویهای (Off-Boresight) بوده و تنها میتوانست هدفهای هوایی روبروی خود را ردگیری نماید. گفته میشود که با اجرای پروژه افق، توانایی شلیک موشکهای هوا به هوای راداری نیز برای F-5E فراهم شده است. در این صورت، جنگندههای F-5E نیروی هوایی ایران از این نظر در میان به کار گیرندگان این هواپیما در جهان پس از نیروی هوایی سنگاپور منحصر به فرد خواهند بود. نوع موشکهای راداری در نظر گرفته شده برای این هواپیما اعلام نشده ,ولی احتمالن AIM-7E-2 اسپارو یا سوپر ماترا Super 530D میباشد.
.
پروژه دیگر، «آذرخش» (با نام هواپیمایی به همین نام اشتباه نشود) نام دارد که بهینه سازی رادار کم توان APQ-109 جنگندههای قدیمی F-4D میباشد. این پروژه با توجه محدودیتهای ذاتی رادار APQ-109 میتواند اهمیت ویژهای در افزایش کارایی فانتومهای F-4D داشته باشد. گفته میشود که رادار استاندارد این هواپیما فقط 8 کیلومتر برد کشف دارد و فاقد توانایی ارسال فرامین هدایت موشکهای هدایت شونده راداری بوده است. ولی اعلام شده که پس از اجرای پروژه آذرخش، برد کشف این رادار تا میزان بسیار قابل توجه 306 کیلومتر افزایش پیدا کرده و برای نخستین بار، امکان ردگیری هدف از مسافت 77 کیلومتری در آن به وجود آمده است. از ویژگیهای رادار بهینه شده APQ-109 میتوان به دقت خوب و امکان هدایت موشکهای راداری اشاره نمود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که برد موثر سیستمها با گذشت زمان و مستهلک شدن سیستم، خود به خود کاهش مییابد و به ویژه کمبود قطعات یدکی، بر سرعت و تاثیر این استهلاک میافزاید. پس هنگامی که میگوییم به طور مثال برد اصلی کنونی راداری n کیلومتر میباشد،, این مقدار ممکن است از برد اعلام شده شرکت سازنده کمتر باشد. به عنوان مثال گفتنی است که بیشترین برد رادار APQ-120 روی صفحه کنترل رادار در برابر خلبان، 200 مایل (322 کیلومتر) نوشته شده است.
نیروی هوایی در زمینه یکپارچهسازی موشکهای هوا به هوا و هوا به زمین گوناگون موجود روی فانتومها و تایگرها نیز فعالیتهای در خور توجهی انجام داده است. از مواردی که به نمایش درآمده میتوان به پروژه رعد اشاره نمود که به تجهیز جنگنده F-5E با موشکهای هوا به هوای کوتاه برد و گرمایاب روسی R-60 Aphid (نام ناتو: AA-8) مربوط میشود. گفته میشود که یکپارچهسازی موشک آفید R-60 با F-5E امکانات قابل توجهی را در مقایسه با AIM-9J سایدوایندر به آن میبخشد. از جمله ویژگیهای اعلام شده این موشک باید به توانایی درگیرشدن با هدف از تمام سمتهای آن (All Aspect) افزایش توان عملیاتی، حمله به هدفهای زمینی دارای منبع حرارتی متمرکز، برد قابل توجه (7.5 کیلومتر)، هدفگیری سریع و قفل کردن روی هدف با استفاده ازرادار، اعلام تکمیل قفل شدن به صورت چشمی (تصویری) علاوه بر صوتی، اعلام وجود یا وجود نداشتن موشک بر روی هواپیما با استفاده از سیستمهای کابین ،, پیشگیری از پرتاب نابهنگام و ایجاد تنوع در جنگ افزارهای هوا به هوای هواپیما اشاره نمود. موشک هوا به هوای گرمایاب آر-60 آفید، 44 کیلوگرم وزن دارد که برای هدایت خود از ناوبری تناسبی سود میبرد و به فیوز مجاورتی رادیویی و سر جنگی میلهای با خرج انفجاری شدید مجهز میباشد. همچنین یک دستگاه شبیه سازپرتاب بمب و موشک ساخت نهاد خودکفایی نیروی هوایی به نمایش درآمده است. این وسیله که از یک کابین هواپیمای F-5E و چهار جایگاه نصب جنگ افزار (موشکهای هوا به هوای چینی PL-7 و بمبهای 500 پاوندی) تشکیل یافته، برای آموزش بکارگیری سیستمهای جنگ افزار به خدمه پروازی و احتمالن زمینی مورد استفاده قرار میگیرد. نصب موشک هوا به هوای گرمایاب چینی PL-7، به همراه جایگاه ویژهء ساخت این کشور روی نوک بال جنگندهء F-5E از جمله ابتکارات تکنیسینهای نیروی هوایی ارتش میباشد که به دلیل سنگینی وزن موشک نسبت به سایدوایندر AIM-9J و ناتوانی ذاتی موشک پی ال 7، پروژه کنسل شده است.
«پروژه صنم» نیز نامی است که برنامه تبدیل کلاه های پروازی غربی به شرقی، بازسازی کلاه های پروازی غربی و استفاده از کلاه های تبدیلی روی هواپیماهای شرقی، نهاده شده است. نیروی هوایی ایران همچنین هواپیماهای باربری C-130 هرکولس خود را با حسگرهایی در دهلیزهای ارابه های فرود آنها مجهز نموده است (پروژه برودت 2) تا خدمه همواره از دمای چرخهای هواپیما آگاهی داشته باشند. بدین ترتیب به میزان قابل توجهی بر ضریب ایمنی هواپیما افزوده شده و از خطر آتشسوزی در آن کاسته میشود. از دیگر پروژه های نیروی هوایی، «پروژه طالع» است که نصب سیستم سوخت گیری هوایی را روی جنگنده MiG-29A/UB دربرمیگیرد. متاسفانه انواع استاندارد MiG-29A/UB همواره از برد کم پروازی رنج میبرند و فقدان توانایی سوختگیری هوایی، بر این نارسایی به شدت میافزاید. روسها و نیروی هوایی ایران به طور جداگانه با تکمیل کیتهای افزودنی ویژه، این نقص را برطرف نمودهاند. تفاوت سیستمهای روسی و ایرانی در این است که نوع روسی به صورت تلسکوپی بوده و قابل جمع شدن میباشد تا به هنگام پرواز پسای کمتری تولید نماید. لوله سوختگیری هوایی تکمیل شده در نیروی هوایی ایران ثابت است و پسای بیشتری نسبت به نوع جمع شونده ایجاد میکند، اما میتوان آن را برای ماموریتهایی که نیاز به سوختگیری هوایی پیش نمیآید، برداشت. هرچند که گفته میشود این مقدار پسا چندان قابل توجه نیست. به گفته کارشناسان، تکمیل یک سیستم سوختگیری تلسکوپی جمع شونده نیز در دستور کار سازمان خودکفایی نیروی هوایی ایران قرار دارد. دیگر پروژه در حال اجرای مربوط به سوختگیری هوایی MiG-29، «پروژه طلیعه» نام دارد که از امکانات بیشتری نسبت به طالع بر خوردار میباشد. شاید بتوان به عنوان قابل توجهترین بخش بهینه سازی جنگندههای ایرانی، به موشکهای هدایت شونده لیزری ستار-1 (پروژه عصر 67) و ستار-2 و 3 اشاره نمود که در غیاب سایر برنامههای مربوط به جنگ افزارهای هوا به زمین نیروی هوایی همچون موشکهای ماوریک، بیشتر خود نمایی میکنند. موشک هوا به زمین هدایت شونده لیزری ستار، از سیستم پیشرانه موشک زمین به هوای هاوک سود میبرد و دارای بردی بین 15 تا 20 کیلومتر است. موشک ستار-2 نیز نوع بهینه شده ستار-1 است و مجهز به سر جستجوگر تراز شده (به سبک بمبهای Pavway) میباشد. موشکهای هدایت شونده ستار را میتوان از جنگندههای F-4D/E Phantom II شلیک نمود. «پروژه زمزم-1» نیز به نصب سیستم پخش چف و فلیر روی F-4E و زمزم-2 به تکمیل سیستم پخش چف و فلیر برای RF-4E مربوط میگردد. پروژه کایت نیز پخش کننده مهمات فرعی ضد تانک یا ضدنفر از پهلوهای خود، روی F-4 Phantom II و احتمالن هواپیماهای دیگری همچون سوخوی24 آزمایش شده و بیشترین کاربرد آن بر ضد مراکز تجمع نفرات نیروهای دشمن است. (جهت آگاهی بیشتر و دقیقتر به ماهنامه صنایع هوایی شماره 81 مراجعه کنید.)
پروژه دیگر، «آذرخش» (با نام هواپیمایی به همین نام اشتباه نشود) نام دارد که بهینه سازی رادار کم توان APQ-109 جنگندههای قدیمی F-4D میباشد. این پروژه با توجه محدودیتهای ذاتی رادار APQ-109 میتواند اهمیت ویژهای در افزایش کارایی فانتومهای F-4D داشته باشد. گفته میشود که رادار استاندارد این هواپیما فقط 8 کیلومتر برد کشف دارد و فاقد توانایی ارسال فرامین هدایت موشکهای هدایت شونده راداری بوده است. ولی اعلام شده که پس از اجرای پروژه آذرخش، برد کشف این رادار تا میزان بسیار قابل توجه 306 کیلومتر افزایش پیدا کرده و برای نخستین بار، امکان ردگیری هدف از مسافت 77 کیلومتری در آن به وجود آمده است. از ویژگیهای رادار بهینه شده APQ-109 میتوان به دقت خوب و امکان هدایت موشکهای راداری اشاره نمود. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که برد موثر سیستمها با گذشت زمان و مستهلک شدن سیستم، خود به خود کاهش مییابد و به ویژه کمبود قطعات یدکی، بر سرعت و تاثیر این استهلاک میافزاید. پس هنگامی که میگوییم به طور مثال برد اصلی کنونی راداری n کیلومتر میباشد،, این مقدار ممکن است از برد اعلام شده شرکت سازنده کمتر باشد. به عنوان مثال گفتنی است که بیشترین برد رادار APQ-120 روی صفحه کنترل رادار در برابر خلبان، 200 مایل (322 کیلومتر) نوشته شده است.
نیروی هوایی در زمینه یکپارچهسازی موشکهای هوا به هوا و هوا به زمین گوناگون موجود روی فانتومها و تایگرها نیز فعالیتهای در خور توجهی انجام داده است. از مواردی که به نمایش درآمده میتوان به پروژه رعد اشاره نمود که به تجهیز جنگنده F-5E با موشکهای هوا به هوای کوتاه برد و گرمایاب روسی R-60 Aphid (نام ناتو: AA-8) مربوط میشود. گفته میشود که یکپارچهسازی موشک آفید R-60 با F-5E امکانات قابل توجهی را در مقایسه با AIM-9J سایدوایندر به آن میبخشد. از جمله ویژگیهای اعلام شده این موشک باید به توانایی درگیرشدن با هدف از تمام سمتهای آن (All Aspect) افزایش توان عملیاتی، حمله به هدفهای زمینی دارای منبع حرارتی متمرکز، برد قابل توجه (7.5 کیلومتر)، هدفگیری سریع و قفل کردن روی هدف با استفاده ازرادار، اعلام تکمیل قفل شدن به صورت چشمی (تصویری) علاوه بر صوتی، اعلام وجود یا وجود نداشتن موشک بر روی هواپیما با استفاده از سیستمهای کابین ،, پیشگیری از پرتاب نابهنگام و ایجاد تنوع در جنگ افزارهای هوا به هوای هواپیما اشاره نمود. موشک هوا به هوای گرمایاب آر-60 آفید، 44 کیلوگرم وزن دارد که برای هدایت خود از ناوبری تناسبی سود میبرد و به فیوز مجاورتی رادیویی و سر جنگی میلهای با خرج انفجاری شدید مجهز میباشد. همچنین یک دستگاه شبیه سازپرتاب بمب و موشک ساخت نهاد خودکفایی نیروی هوایی به نمایش درآمده است. این وسیله که از یک کابین هواپیمای F-5E و چهار جایگاه نصب جنگ افزار (موشکهای هوا به هوای چینی PL-7 و بمبهای 500 پاوندی) تشکیل یافته، برای آموزش بکارگیری سیستمهای جنگ افزار به خدمه پروازی و احتمالن زمینی مورد استفاده قرار میگیرد. نصب موشک هوا به هوای گرمایاب چینی PL-7، به همراه جایگاه ویژهء ساخت این کشور روی نوک بال جنگندهء F-5E از جمله ابتکارات تکنیسینهای نیروی هوایی ارتش میباشد که به دلیل سنگینی وزن موشک نسبت به سایدوایندر AIM-9J و ناتوانی ذاتی موشک پی ال 7، پروژه کنسل شده است.
«پروژه صنم» نیز نامی است که برنامه تبدیل کلاه های پروازی غربی به شرقی، بازسازی کلاه های پروازی غربی و استفاده از کلاه های تبدیلی روی هواپیماهای شرقی، نهاده شده است. نیروی هوایی ایران همچنین هواپیماهای باربری C-130 هرکولس خود را با حسگرهایی در دهلیزهای ارابه های فرود آنها مجهز نموده است (پروژه برودت 2) تا خدمه همواره از دمای چرخهای هواپیما آگاهی داشته باشند. بدین ترتیب به میزان قابل توجهی بر ضریب ایمنی هواپیما افزوده شده و از خطر آتشسوزی در آن کاسته میشود. از دیگر پروژه های نیروی هوایی، «پروژه طالع» است که نصب سیستم سوخت گیری هوایی را روی جنگنده MiG-29A/UB دربرمیگیرد. متاسفانه انواع استاندارد MiG-29A/UB همواره از برد کم پروازی رنج میبرند و فقدان توانایی سوختگیری هوایی، بر این نارسایی به شدت میافزاید. روسها و نیروی هوایی ایران به طور جداگانه با تکمیل کیتهای افزودنی ویژه، این نقص را برطرف نمودهاند. تفاوت سیستمهای روسی و ایرانی در این است که نوع روسی به صورت تلسکوپی بوده و قابل جمع شدن میباشد تا به هنگام پرواز پسای کمتری تولید نماید. لوله سوختگیری هوایی تکمیل شده در نیروی هوایی ایران ثابت است و پسای بیشتری نسبت به نوع جمع شونده ایجاد میکند، اما میتوان آن را برای ماموریتهایی که نیاز به سوختگیری هوایی پیش نمیآید، برداشت. هرچند که گفته میشود این مقدار پسا چندان قابل توجه نیست. به گفته کارشناسان، تکمیل یک سیستم سوختگیری تلسکوپی جمع شونده نیز در دستور کار سازمان خودکفایی نیروی هوایی ایران قرار دارد. دیگر پروژه در حال اجرای مربوط به سوختگیری هوایی MiG-29، «پروژه طلیعه» نام دارد که از امکانات بیشتری نسبت به طالع بر خوردار میباشد. شاید بتوان به عنوان قابل توجهترین بخش بهینه سازی جنگندههای ایرانی، به موشکهای هدایت شونده لیزری ستار-1 (پروژه عصر 67) و ستار-2 و 3 اشاره نمود که در غیاب سایر برنامههای مربوط به جنگ افزارهای هوا به زمین نیروی هوایی همچون موشکهای ماوریک، بیشتر خود نمایی میکنند. موشک هوا به زمین هدایت شونده لیزری ستار، از سیستم پیشرانه موشک زمین به هوای هاوک سود میبرد و دارای بردی بین 15 تا 20 کیلومتر است. موشک ستار-2 نیز نوع بهینه شده ستار-1 است و مجهز به سر جستجوگر تراز شده (به سبک بمبهای Pavway) میباشد. موشکهای هدایت شونده ستار را میتوان از جنگندههای F-4D/E Phantom II شلیک نمود. «پروژه زمزم-1» نیز به نصب سیستم پخش چف و فلیر روی F-4E و زمزم-2 به تکمیل سیستم پخش چف و فلیر برای RF-4E مربوط میگردد. پروژه کایت نیز پخش کننده مهمات فرعی ضد تانک یا ضدنفر از پهلوهای خود، روی F-4 Phantom II و احتمالن هواپیماهای دیگری همچون سوخوی24 آزمایش شده و بیشترین کاربرد آن بر ضد مراکز تجمع نفرات نیروهای دشمن است. (جهت آگاهی بیشتر و دقیقتر به ماهنامه صنایع هوایی شماره 81 مراجعه کنید.)
برخي از فانتومها از نيز با استفاده از ملزومات بدست آمده در جريان فرار جنگندههاي Mirage F-1 عراقي به ایران تجهیز شدهاند فانتوم مشاهده شده در عکس، با استفاده از غلاف خارجي ATLIS II ساخت Thomson-CSF توانايي شليك موشكهاي فرانسوي هوا به زمين هدايت شونده AS-30L را بدست آورده است. این موشکها، بردی فراتر از ماوریک دارند و جنگنده برای شلیک آنها، نیاز کمتری به نزدیکتر شدن به هدف پیدا خواهد کرد.
.
.
بيش از چهار دهه حضور مفيد و كارآمد فانتوم در ايران، نشان از گزينش درست يك هواپيماي جنگي براي نيروي هوايي بوده است. شايد كمتر كشور كاربر فانتومي در جهان، اين چنين توانسته باشد اين جنگنده را در شرايط گوناگون جنگي به كار گرفته باشد از بمباران پايگاههاي هوايي، پالايشگاهها، پادگانها، تاسيسات نظامي گرفته تا انجام گشت هوايي، پرواز شناسايي - جاسوسي، حمله به شناورهاي جنگي و پشتيباني نزديك هوايي به ويژه در ماههاي نخستین جنگ با عراق. امروزه با وجود تلاش فراوان پرسنل باتجربه نیروی هوایی برای به روز نگهداری یا بهینهسازی فانتومها، این جنگنده به دلیل حضور در جنگی فرسایشی و بسیار طولانی هشت ساله، نبود روابط اقتصادی و سیاسی با کشور سازنده و تنگنظری و ترس مسئولان حکومت اسلامی از توانمند شدن نیروی هوایی، به پایان عمر خویش رسیدهاند. با نصب کایت2000 یا نصب چند موشک AS-30 نیز نمیتوان بر روی توان جنگی این هواپیماها در رویارویی با هواپیماهای جنگی موجود در منطقه همچون یوروفایتر و اف-15، حساب چندانی باز کرد. تعویض سریع فرماندهان نیروی هوایی، جابهجایی گستردهء نیروها در بین پایگاههای گوناگون، جملگی حاکی از ترس فراوان مسئولان و مقامات عالیرتبه نظام الله از این نیرو میباشد. به ویژه اینکه در پایگاه یکم مهرآباد، که زمانی پایگاه فانتومها بود و در سالهای پس از انقلاب، مدتی میزبان بمبافکنهاي سوخوی Su-24MK نیروی هوایی به شمار میرفت، اکنون هیچ نوع بمبافکنی نگهداری نمیشود تا خیال مسئولان پایتخت نشین از بابت کودتای احتمالی که به طور معمول بمبافکنهای نیروی هوایی پیشقراول آن هستند، راحت باشد. بهترین گزینه موجود برای جایگزینی فانتومها که باعث بازآموزی طولانی و سنگین برای پرسنل موجود نگردد، جنگندههای ساخت بوئینگ F-15E و F-15SE میباشند. البته در شرایط ایدهآل، استرایک ایگل و سایلنت ایگل نیز جنگندههایی واسطهای محسوب میشوند و نیروی هوایی ایران باید در پی خریداری جنگندهای از نسل پنجم همچون F-35 باشد تا بتواند دست کم 30 سال از آن بهرهمند گردد. خریداری هواپیماهای روسی نیز ناگفته مشخص است که نه ممکن است و نه به صلاح. روسها را باید بدقولترین و نامناسبترین فروشنده جنگ افزار به ایران به شمار آورد. برای چهار پایگاه همدان، بوشهر، بندرعباس و چابهار، دست کم برای هر کدام، تعداد دو اسکادران 12 فروندی از جنگندههای F-15SE مورد نیاز است که شماری در حدود 100 فروند را بالغ میگردد. با درنظر گرفتن قیمت 100 میلیون دلار برای هر فروند و تحویل گیری دو ساله آنها، به رفمی در حدود 5 میلیارد دلار در هر سال نیاز است. بدیهی است که با حذف نیروهای زائد و موازی همچون سپاه پاسداران و بسیج، نپرداختن دلارهای بیدلیل به گروهکها و سازمانهای مخفی و غیرمخفی زیرزمینی و روزمینی همچون حزب الله لبنان، حماس، جیش المهدی، جبهه خلق برای بدبختی فلسطین و ... «ایران آزاد آینده» به راحتی و بدون کوچکترین فشار اقتصادی قادر خواهد بود توان نیروهای نظامی و به ویژه نیروی هوایی ضعیف شده خود را در منطقه پرچالش خاورمیانه به روز کند و خود را از شر دفاع موشکی بیارزش ساخت کره شمالی برهاند.
اين مقاله در اينجا پايان مييابد. در نوشتار بعدي، برگردان نوشتاري خارجي در مورد فانتومهاي ايراني را پيشكش خواهم كرد.
بيش از چهار دهه حضور مفيد و كارآمد فانتوم در ايران، نشان از گزينش درست يك هواپيماي جنگي براي نيروي هوايي بوده است. شايد كمتر كشور كاربر فانتومي در جهان، اين چنين توانسته باشد اين جنگنده را در شرايط گوناگون جنگي به كار گرفته باشد از بمباران پايگاههاي هوايي، پالايشگاهها، پادگانها، تاسيسات نظامي گرفته تا انجام گشت هوايي، پرواز شناسايي - جاسوسي، حمله به شناورهاي جنگي و پشتيباني نزديك هوايي به ويژه در ماههاي نخستین جنگ با عراق. امروزه با وجود تلاش فراوان پرسنل باتجربه نیروی هوایی برای به روز نگهداری یا بهینهسازی فانتومها، این جنگنده به دلیل حضور در جنگی فرسایشی و بسیار طولانی هشت ساله، نبود روابط اقتصادی و سیاسی با کشور سازنده و تنگنظری و ترس مسئولان حکومت اسلامی از توانمند شدن نیروی هوایی، به پایان عمر خویش رسیدهاند. با نصب کایت2000 یا نصب چند موشک AS-30 نیز نمیتوان بر روی توان جنگی این هواپیماها در رویارویی با هواپیماهای جنگی موجود در منطقه همچون یوروفایتر و اف-15، حساب چندانی باز کرد. تعویض سریع فرماندهان نیروی هوایی، جابهجایی گستردهء نیروها در بین پایگاههای گوناگون، جملگی حاکی از ترس فراوان مسئولان و مقامات عالیرتبه نظام الله از این نیرو میباشد. به ویژه اینکه در پایگاه یکم مهرآباد، که زمانی پایگاه فانتومها بود و در سالهای پس از انقلاب، مدتی میزبان بمبافکنهاي سوخوی Su-24MK نیروی هوایی به شمار میرفت، اکنون هیچ نوع بمبافکنی نگهداری نمیشود تا خیال مسئولان پایتخت نشین از بابت کودتای احتمالی که به طور معمول بمبافکنهای نیروی هوایی پیشقراول آن هستند، راحت باشد. بهترین گزینه موجود برای جایگزینی فانتومها که باعث بازآموزی طولانی و سنگین برای پرسنل موجود نگردد، جنگندههای ساخت بوئینگ F-15E و F-15SE میباشند. البته در شرایط ایدهآل، استرایک ایگل و سایلنت ایگل نیز جنگندههایی واسطهای محسوب میشوند و نیروی هوایی ایران باید در پی خریداری جنگندهای از نسل پنجم همچون F-35 باشد تا بتواند دست کم 30 سال از آن بهرهمند گردد. خریداری هواپیماهای روسی نیز ناگفته مشخص است که نه ممکن است و نه به صلاح. روسها را باید بدقولترین و نامناسبترین فروشنده جنگ افزار به ایران به شمار آورد. برای چهار پایگاه همدان، بوشهر، بندرعباس و چابهار، دست کم برای هر کدام، تعداد دو اسکادران 12 فروندی از جنگندههای F-15SE مورد نیاز است که شماری در حدود 100 فروند را بالغ میگردد. با درنظر گرفتن قیمت 100 میلیون دلار برای هر فروند و تحویل گیری دو ساله آنها، به رفمی در حدود 5 میلیارد دلار در هر سال نیاز است. بدیهی است که با حذف نیروهای زائد و موازی همچون سپاه پاسداران و بسیج، نپرداختن دلارهای بیدلیل به گروهکها و سازمانهای مخفی و غیرمخفی زیرزمینی و روزمینی همچون حزب الله لبنان، حماس، جیش المهدی، جبهه خلق برای بدبختی فلسطین و ... «ایران آزاد آینده» به راحتی و بدون کوچکترین فشار اقتصادی قادر خواهد بود توان نیروهای نظامی و به ویژه نیروی هوایی ضعیف شده خود را در منطقه پرچالش خاورمیانه به روز کند و خود را از شر دفاع موشکی بیارزش ساخت کره شمالی برهاند.
اين مقاله در اينجا پايان مييابد. در نوشتار بعدي، برگردان نوشتاري خارجي در مورد فانتومهاي ايراني را پيشكش خواهم كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر